به گزارش خبرنگار نجواخبر، جنگلهای هیرکانی به عنوان یکی از مهمترین بومسازگانهای طبیعی کشور از گذشته در معرض دخالتهای متعددی بوده است. اکنون نیز برداشتهای غیر قانونی و قاچاق، تغییر کاربری در اراضی مجاور جنگلها، چرای دام و طرحهای عمرانی ناسازگار با محیط زیست و اقلیم هیرکانی از مهمترین تهدیدات پایداری جنگلها است.
به گفته کارشناسان محیطزیست و منابع طبیعی، متأسفانه در برنامههای توسعهای به ویژه برنامه هفتم، توجه کافی به حفظ و نگهداری جنگلها از جمله جنگل هیرکانی نشده است؛ گویا مدیران محیط زیست و منابع طبیعی را مانعی برای تولید میدانند.
هادی کیادلیری عضو هیئت علمی دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست دانشگاه علوم تحقیقات در گفتوگو با نجواخبر با اشاره به وضعیت محیطزیست و منابع طبیعی در قانون هفتم برنامه توسعه که در حال حاضر در حال بررسی در کمیسیونهای مختلف مجلس شورای اسلامی است گفت: متأسفانه در برنامه هفتم توسعه نسبت به برنامههای قبل بخش منابع طبیعی و محیط زیست به طور کامل حذف شده است. علاوه بر اینکه در برنامه توسعه هفتم موارد بسیار زیادی وجود دارد که مغفول واقع شده و این برنامه حتی بر اساس سیاستهای منابع طبیعی هم نیست.
وی با اشاره به سیاستهای منابع طبیعی و محیطزیست در اسناد بالادستی ادامه داد: برنامههای توسعهای براساس سیاستها نوشته میشود. ما چند سیاست در راستای حفظ محیط زیست داریم از جمله سیاستهای منابع طبیعی، سیاست محیط زیست، سیاست ابلاغی درخصوص برنامههفتم توسعه و سیاست آمایش سرزمین. معمولا برنامههای توسعهای در راستای این سیاستها باید تدوین شود. در این سیاستها به موضوعات خوبی پرداخته شده است که باید به آنها توجه میشد که متأسفانه مورد توجه قرار نگرفته است.
در برنامه هفتم اهداف سیاستهای بالادستی مغفول مانده است
عضو هیئت علمی دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست دانشگاه علوم تحقیقات تصریح کرد: به عنوان مثال کنترل عوامل ناپایداری، یکی از بندهای سیاستهای کلی منابع طبیعی است. همچنین در سیاستهای ابلاغی و آمایش سرزمین آمده است که شناخت پدیدههای نوظهور و مسئله تغییر اقلیم، مسئله بیابانزایی و خشکسالی و آتشسوزیها باید در برنامههای توسعهای مورد توجه قرار گیرد و برای آنها برنامهریزی شود اما به هیچ وجه در برنامه هفتم توسعه به این موارد اشاره نشده است.
کیادلیری با بیان اینکه برنامه هفتم توسعه از برنامه ششم بسیار ضعیفتر است، تصریح کرد: این نشان میدهد که نگاه دولتمردان به مسئله محیط زیست و منابع طبیعی نگاه بسیار ضعیفی است. متأسفانه علاوه بر مواردی که در برنامه هفتم توسعه مغفول مانده است، یک بخشهایی نیز در این برنامه با این سیاستها مغایرت دارد به عنوان مثال ماده ۳۶ برنامه هفتم با این سیاستها در مغایرت است یعنی آنچه که در ماده ۳۶ آمده است، هم باعث زمینخواری و هم باعث درختخواری خواهد شد. متأسفانه برنامه هفتم بسیار برنامه ضعیفی از نظر محیط زیست و منابع طبیعی است و برای بسیاری از موضوعاتی که ما با آن درگیر هستیم راهحل و برنامهای دیده نشده است.
وی در ادامه گفت: در سال ۱۳۹۲ هیئت وزیران مصوبهای ابلاغ کرد که براساس آن طرحهای جنگلداری به شیوه گذشته باید تعطیل میشد و باید طرحهایی تهیه میشد که براساس شاخصها و مدیریت پایدار است. البته این مصوبه اجرایی نشد و در سال ۱۳۹۶ طرح تنفس جنگلها در برنامه توسعه ششم تصویب و ابلاغ میشود در آنجا گفته میشود که باید طرحهایی درحوزه محیط زیست و منابع طبیعی ارائه شود که براساس شاخصهای سیاستهای مشخص شده باشد. متأسفانه هنوز طرحهای جایگزین تهیه نشده است و وقتی هم طرحی وجود نداشته باشد قطعا جنگل رها و بیبرنامه میشود.
باید برنامهای وجود داشته باشد که جلوی قاچاق گرفته شود
عضو هیئت علمی دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست دانشگاه علوم تحقیقات در پاسخ به این سؤال که آیا قاچاق در جنگلها به ویژه جنگلهای هیرکانی وجود دارد و اقداماتی که برای مقابله با قاچاق انجام میشود کافی است، خاطرنشان کرد: البته قاچاق در جنگلها وجود دارد و کسی منکر آن نیست اما قاچاق به اندازه بهرهبرداریهایی که دولتها انجام میدادند به هیچوجه نیست، خوشبختانه با اجرای طرح تنفس بهرهبرداریهم سالهاست متوقف شده است. البته قاچاق چوب به هیچ وجه مورد تأیید نیست. اما باید برنامهای وجود داشته باشد که جلوی قاچاق گرفته شود.
کیادلیری با اشاره به اجرای طرح تنفس در جنگلها گفت: از سوی دیگر نیز طرح تنفس نیز دستاوردهای مثبتی در این سالها داشته است. ضمن اینکه با اجرای طرح تنفس وضعیت حیات وحش و تنوع زیستی بسیار بهتر از قبل شده است. اما باید برای طبیعی که این همه دستبرد و دستکاری شده است حتما طرح مدیریتی داشته باشیم و بدون مدیریت نمیتوانیم این جنگلها را حفظ کنیم.
وی تاکید کرد: با این نگاهی که در برنامه هفتم توسعه به حوزه منابع طبیعی و محیط زیست شده است به نتیجه مطلوب نخواهیم رسید البته این موضوع فقط به برنامه ربط ندارد بلکه حتی وقتی هم که برنامه قوی داده شده متأسفانه عدم مدیریت است که منجر به نتیجه نامطلوب میشود. متأسفانه مدیریت بسیار ضعیف است و بعید میدانم اگر حتی تصمیم بهینه گرفته شود و عقلانیت هم وجود داشته باشد با این مدیریت بتوان به یک نتیجه مطلوب رسید.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: نکتهای که باید به آن تاکید کرد این است که وقتی به برنامههای توسعهای قبل نگاه میکنیم برخی از آنها برنامههای خوبی بوده اما واقعاً ضمانت اجرایی این برنامهها چه بوده است؟ آیا همه کارهایی که پیشبینی کرده بودند انجام شود، انجام شده؟ عدم انجام این برنامهها نوعی ترک فعل است. کدام مدیر پاسخگو بوده و تا زمانی که پاسخگویی و مسئولیتپذیری نباشد بعید میدانم که کار درست انجام شود و اینها ضعفهایی است که باید در سطح کلان رفع شود.
توسعه پایدار این نیست که فقط نیازهای امروز را برطرف کنیم
وی ادامه داد: متأسفانه مدیران کشور، محیط زیست و منابع طبیعی را مانعی برای تولید میدانند؛ در همین برنامه هفتم توسعه بیشتر بحث مصرف گرایی منابع است و محیط زیست را منابعی میدانند که باید برای تولید مصرف کنند، آن هم تولید ناپایدار و با واژههایی مانند امنیت غذایی و خودکفایی که تعبیر اشتباهی از آنها شده است این هدف را پیشمیبرند. این تعبیر اشتباه منجر به تصویب قوانینی میشود که کار را بدتر و بدتر میکند. توسعه پایدار این نیست که نیازهای امروز را برطرف کنیم اما در عین حال، محدودیتهای زیادی برای آینده ایجاد کنیم.