به گزارش خبرنگار نجواخبر، مرگ مهسا امینی، اتفاق دردناکی است؛ اینکه یک دختر جوان ۲۲ ساله، در چنین حادثهای، جان خود را از دست بدهد و با هزار امید و آروز خداحافظی کند، درد کوچکی نیست. امروز خانواده مهسا و خیلیها عزادار این دختر جوان هستند. بدون تردید این مسئله باید به دقت پیگیری شود؛ باید شفاف اعلام شود که چرا مرگ مهسا اتفاق افتاد و چگونه شد که او جان خود را از دست داد. بعد از اعلام مرگ این دختر جوان، رئیس کل دادگستری تهران گفت: مردم شریف مطمئن باشند قوه قضائیه و مدعی العموم پیگیر این موضوع هستند و این پرونده به صورت ویژه، سریع و دقیق مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت. اما در این بین، چند مسئله مطرح است؛ مهسا چرا بازداشت شد؛ تصاویری که از او قبل از بازداشت در فضای مجازی منتشر شده، نشان میدهد که این دختر حجاب چندان بدی نداشته؛ گویا او را به خاطر مانتوی جلو باز دستگیر کرده اند؛ اما سؤال این است که اگر این قبیل لباسها بد است، چرا در فروشگاههای تهران و سراسر کشور به فروش میرسد؛ کافیست به پاساژهای گوشه و کنار شهر سری بزنیم تا ببینیم این لباسهای مورد دار از مانتوی جلوباز گرفته تا شلوارهای پاره، همه جا با آزادی کامل به فروش میرسد. اگر این لباسها بد است، چرا اجازه فروش میدهند؟ این خانم از همین مغازهها مانتو خریده؛ اگر غیرقانونی است، باید جمع شود. سیاست یک بام و دو هوا پذیرفتنی نیست؛ چرا با سلبریتیها برخورد نمیشود. چرا سلبریتیها هر نوع لباسی که بخواهند میپوشند و هیچ کس هم با آنها برخورد نمیکند؛ خب طبیعی است که طرفداران آنها هم سعی میکند همان شیوه لباس پوشیدن و آرایش را تقلید کنند. چرا سلبریتیها از برخورد و مقابله مصوناند اما طرفداران آنها باید بازداشت شوند. دستگاههای نظارتی کجا هستند تا با این سلبریتیها برخورد کنند؛ اینها چه درست و چه غلط، الگوی پوشش جوانان را شکل میدهند؛ قانون باید قاطعانه و جدی اجرا شود، برای همه اجرا شود قانونِ میلی که جواب نمیدهد! مسئله اصلی، کنترل بازار لباس است؛ اگر لباسهایی که دختران و خانمها میپوشند غیرقانونی است، باید اتاق اصناف، اتاق بازرگانی و نهادهای نظارتی به میدان بیایند و اجازه تولید و فروش این لباسها را ندهند. چند درصد تولید لباس مگر زیرزمینی است؛ همه این لباسها در روز روشن و قانونی تولید میشود و به فروش میرسد؛ بعد اگر دختری اینها را بپوشد، مجرم است و بازداشت میشود! قبل از اینکه در خیابان با مردم برخورد شود، باید با فروشندگان و توزیع کنندگان مقابله کنند تا این دست اتفاقات پیش نیاید. باید فروش لباسهای مخالف عفاف، جرم تلقی شود و با مجرم برخورد شود؛ اول نظارت بر فروشگاهها را بیشتر کنند و اجازه فروش کالاهای نامناسب را ندهند و بعد بیایند سراغ مردمی که در خیابان راه میروند و از همین مغازهها خرید کرده اند! این تناقض و پارادوکس آزاردهنده است؛ باید از میان برداشته شود؛ ضمن اینکه اخباری که ما در هفتههای اخیر دریافت کردیم نشان میدهد که بعضاً در خیابان وزرا، در پلیس امنیت، برخورد مناسب و آرام با دختران صورت نمیگیرد؛ ارشاد و امر به معروف باید با آرامش و متانت و حسن خلق باشد؛ دخترانی با ما تماس گرفتهاند و گفتهاند بعد از بازداشت، ساعتها بدون ارتباط با خانواده منتظر میمانند و فشار و استرس زیادی تحمل میکنند؛ در نهایت بعد از مدتی انتظار پراسترس، گوشی تلفن همراه را به فرد بازداشتی میدهند تا به خانواده بگوید برایم لباس مناسب بیاورید؛ این روند فشار زیادی روی دختران جوان میآورد؛ در حالیکه باید ارشاد و توجیه کلامی در جهت اقناع جامعه هدف صورت بگیرد. فشار و برخورد احیاناً نامناسب، بار سنگین روحی برای دختران و خانوادههای آنها دارد. و در نهایت، کار کارشناسی دقیق لازم است تا از هرنوع اتفاق ناگوار و دردناک جلوگیری شود؛ نهادهای نظارتی باید با قدرت به میدان بیایند؛ حجاب و عفاف جزو بایدها و الزامات است در این شکی نیست اما جلوی سیل را از سرچشمه باید گرفت؛ اینکه فروشنده سودش را ببرد، سلبریتی روز به روز طرفدارانش بیشتر شود، هر تیپی میخواهد بزند و با اتوموبیل آخرین مدل در خیابانها گردش کند، اما دختران جوان در خیابان دستگیر شوند، اصلاً درست نیست…