به گزارش خبرنگار نجواخبر، در هفتههای گذشته شماری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، مشکلِ کمبود شدید معلم در مدارس را در صحن علنی مجلس مطرح کرده و خواستار پاسخگویی وزارت آموزش و پرورش شدند. رئیس مجلس نیز اعلام کرده است که به صورت مستمر پیگیر این موضوع بوده و تاکید کرد که وزیر آموزش و پرورش به وی وعده داده که ظرف چند روز آینده این مشکل رفع خواهد شد. در حالی که وزیر وعده داده که مشکل کمبود معلم در مدارس به زودی رفع میشود اما در هفته چهارم مهرماه و در حالی که تقریبا یک ماه از بازگشایی مدارس گذشته، همچنان شاهد این هستیم که برخی از کلاسها بدون معلم هستند و برخی مدارس برای رفع این مشکل از حضور والدین برای اداره کلاس استفاده میکنند. موضوع کمبود معلم که امروز در حال تبدیل شدن به یک بحران برای نظام آموزش کشور است موضوعی است که به گفته کارشناسان از دهههای گذشته آغاز شده و برنامهریزیهای نادرست در دولتهای گذشته باعث شده تا امروز مدارس با مشکل کمبود معلم مواجه شوند. در همین رابطه محمدرضا نیکنژاد کارشناس آموزش و پرورش در گفتوگو با خبرنگار نجوا خبر با اشاره به کمبود معلم در کشور گفت: در حالی که در هفته چهارم مهر هستیم همچنان براساس آنچه نمایندگان مجلس اعلام کردهاند ۲۳ هزار کلاس درس در کشور بدون معلم هستند و این در حالی که وزیر آموزش و پرورش و معاون ایشان اعلام کردهاند که هیچ کلاسی را بدون معلم نگذاشتهایم. وی ادامه داد: یکی از مهمترین سؤالات این است که چرا به اینجا رسیدهایم و چرا نیروهایی که در چندسال گذشته جایگزین بودند برای این کمبود معلم امروز نیستند؛ این وضعیت در حال تبدیل شدن به یک بحران است؛ از سوی دیگر اگر براساس گفته وزیر این کلاسها با معلم پر شده است، باید پرسید چگونه این اتفاق افتاده است؟ سؤال دیگری که در حال حاضر مطرح میشود این است که به صرف اینکه یک نفر سرکلاس برود بدون اینکه آموزشهای لازم را دیده باشد چه آسیبهایی میتواند به آموزش دانشآموزان وارد کند. سیاست دراز مدت در دولتهای مختلف باعث ایجاد کمبود معلم شده است این کارشناس آموزش و پرورش با اشاره به روند ایجاد کمبود معلم در کشور گفت: یک سیاست درازمدت براساس یک مبنای صرفه جویانه باعث شده است که موضوع کمبود معلم در طول سالها ایجاد شود. در ۱۰ الی ۲۰ سال گذشته معلمان نسبت به دریافتیهایشان اعتراض داشتند و به هر حال در برخی از مقاطع دولتها را اذیتهایی کردهاند به ویژه در سالهایی که اعتراضات معلمان در خصوص حقوقشان به خیابان کشیده میشد و حالت خیابانی و میدانی پیدا میکرد. نیکنژاد تصریح کرد: در یک سیاست دراز مدت دولتها هیچ کدامشان تا اندازهای که باید و شاید نمیخواستند به آموزش و پرورش اعتبار بدهند از طرف دیگر معلمان هم معترض بودند. دیدگاهی در زمان دولت احمدی نژاد پایهگذاری شد که معتقد بودند که باید آموزش و پرورش را کوچک کنند چراکه هر چقدر تعداد معلمان کمتر شود اعتباری که در اختیار آموزش و پرورش گذاشته میشود به میزان بیشتری در بین سایر معلمان توزیع میشود و این اعتراضات کاهش پیدا میکند. وی ادامه داد: با این دیدگاه که معلم زیاد داریم این رویه را در پیش گرفتند و با یک تقسیمات عجیب غریب که آمارهای شگفتانگیزی از دل آن بیرون میآمد این هدف را در سالهای بعد و در دولتهای بعدی پیش بردند به طور مثال در دولت روحانی تعداد دانشآموزان را که از تعداد دانشآموزان در حال حاضر خیلی کمتر بود به تعداد معلمان تقسیم کرده و عددی را اعلام میکردند در صورتی که این تقسیمبندی یک نگاه ساده لوحانه و خطی به موضوع است. این کارشناس آموزش و پرورش با بیان اینکه ما در مراکز شهری بیشترین تراکم جمعیتی را داریم و اتفاقا در این همین شهرها با کمبود معلم مواجه هستیم، گفت: ممکن است در برخی از روستاها و مناطق حاشیهای و محروم کلاسی داشته باشیم که برای ۵ دانشآموز یک معلم باشد اما کشور ما تقریبا در ۳۰ الی ۴۰ سال گذشته از وضعیت روستایی به تدریج خارج شده و به جمعیت شهرنشینی اضافه شده است به طوری که در حال حاضر حدود ۷۵ درصد جمعیت کشور شهرنشین هستند و تراکم جمیعت در شهرها است بنابراین اتفاقا تراکم بالای کلاسهای درسی نیز در شهرها است و ما در حال حاضر با این معضل در شهرها روبهرو هستیم. در یک مدت ده ساله تعداد معلمان کاهش پیدا کرد نیکنژاد با بیان اینکه در دولتهای مختلف برخی از وزرای آموزش و پرورش برنامهای تدوین کردند که در یک مدت دهساله تعداد معلمان را کاهش دهند، تصریح کرد: به این صورت که به طور مثال ۵۰ الی ۶۰ هزار معلم به صورت سالانه بازنشسته میشوند اما از دانشگاه فرهنگیان سالانه ۲۰ الی ۲۵ هزار نفر جذب آموزش و پرورش شوند و این موضوع در طول ده سال حدود ۲۵۰ هزار نفر تعداد معلمان را کاهش داده؛ امروز ما پس از این ده سال قرار داریم منتها وقتی یک برنامهای و پروژهای بدون آیندهسنجی تدوین میشود به این وضعیت میرسیم. در گذشته گرایش به معلمی در جامعه بسیار پررنگ بود وی ادامه داد: در همان دوره که این نظریه مطرح شده بود گرایش به معلمی در جامعه بسیار پررنگ بود چراکه شغل معلمی یک استخدام رسمی بود و افرادی که معلم میشدند یک حقوق ثابت دریافت میکردند اما طبق آخرین آماری که در آزمون استخدامی اعلام شده است، امسال برای شغل معلمی در تهران دو هزار ظرفیت خالی برای مردان داشتهایم، یعنی امروز داوطلبان ما برای معلمی انگیزه ندارند، به ویژه مردان چراکه یک مرد باید یک خانواده را بچرخاند و حقوقی که امروز یک معلم دریافت میکند به ویژه برای معلمان تازه کار بسیار بسیار ناچیز و کمتر از ده میلیون تومان است و در شرایط اقتصادی امروز زندگی با این حقوق نمیچرخد؛ بنابراین این انگیزه برای داوطلبان وجود ندارد. از سوی دیگر معلمانی هم که امروز بر سرکار هستند روزشماری میکنند تا بازنشسته شوند و آنهایی هم که سرکار هستند به دلایل معیشتی و اقتصادی از این شغل گریزان هستند. کمبود معلم یک مشکل جهانی است این کارشناس آموزش و پرورش با اشاره به شعار روز جهانی معلم که ۱۳ مهر بررگزار شد، گفت: یکی از موضوعات جهانی، کمبود معلم در دنیا است. براساس اعلام یونسکو تقریبا حدود ۴۵ الی ۴۶ میلیون معلم در سراسر جهان کمبود داریم و امروز ایران یکی از بحرانیترین کشورها در این زمینه است. دلایل آن هم میتواند سختی کار معلمی، انگیزه نداشتن برای انتخاب این شغل و شرایط معیشتی و منزلتی معلمان باشد. نیکنژاد با بیان اینکه در شعار و بیانیه روز جهانی معلم آمده است که باید انگیزه معلمان افزایش پیدا کند و اقداماتی را انجام دهیم تا داوطلبان شغل معلمی زیاد شوند، خاطرنشان کرد: یکی از بخشهایی که سازمانهای جهانی و یونسکو بر آن تاکید دارند این است که شغل معلمی را به عنوان یک حرفه تخصصی و کارشناسی در نظر بگیرند. در کشور ما دولتها معلمی را یک شغل حرفهای نمیدانند وی درباره حرفهای شدن شغل معلمی در کشور گفت: دولتها در کشور ما هنوز این موضوع را قبول ندارند که معلمی یک شغل تخصصی است و هر کسی از پس معلمی بر نمیآید. تخصصی بودن و حرفهای بودن معلمی را باید به رسمیت بشناسیم. این موضوع یک موضوع جهانی است و فقط مربوط به کشور ما نیست. این کارشناس آموزش و پرورش خاطرنشان کرد: حرفهای دیدن شغل معلمی به این معنی نیست که هر کسی وارد کلاس شود معلم است. اما متأسفانه ما در حال حاضر میبینیم که دوره چهارساله دانشگاه فرهنگیان را به سه سال کاهش دادهاند و دانشجویانی که باید در یک دوره چهارساله آماده معلمی میشدند این دوره را به مدت سه سال طی میکنند. نیکنژاد با اشاره به حضور معلمانی که به تازگی در آزمون استخدامی پذیرش شدهاند در سرکلاس درس تصریح کرد: چند روز پیش در خبرها آمده بود که آزمون دبیری برگزار شده و در پایان مهرماه افرادی که در این آزمون برگزیده شدهاند به کلاس درس میروند؛ من نمیدانم فردی که به تازگی در آزمون قبول شده است را چگونه میخواهند به کلاس درس بفرستند در حالی که این فرد هیچ آموزش مشخصی ندیده و دوره تخصصی را نگذرانده است؟! وی ادامه داد: متأسفانه موضوع دیگری که وجود دارد این است که در طرحی به نام طرح امین در به روی طلبهها و نیروهای حوزه باز شده است و اگرچه این افراد دارای تخصص در امور دینی هستند و تخصصشان تقویت بنیههای دینی جامعه است. اما توانایی اینکه سر کلاس بروند و معلم بشوند را ندارند. برنامهریزیهای نادرست ریشه به تیشه بخش تخصصی کار معلمی زده است نیکنژاد تاکید کرد: همه این مواردی که در بالا عرض کردم متأسفانه ریشه به تیشه بخش تخصصی کار معلمی زده و باعث نپذیرفتن این ایده شده است که معلمی یک شغل حرفهای با تخصص ویژه است و هر کسی توانایی این را ندارد که معلم بشود. وی با بیان اینکه پیش بینی من این است که دامنه کمبود نیرو در سالهای آینده بیشتر میشود، ادامه داد: ما در گذشته نیز با این موضوع مواجه بودهایم اما امسال به دلیل بحرانی که به دلیل کمبود نیرو ایجاد شده است کارهایی را انجام میدهیم که میتواند آثار جبران ناپذیری در آموزش و پرورش ما داشته باشد. وی با اشاره به جذب معلم در کشورهای اروپایی تصریح کرد: ما گرفتار یک بحران در آموزش و پرورش هستیم. هیچ معلمی در فنلاند کمتر از فوق لیسانس نیست این افراد دو سال و نیم الی سه سال از ۵ الی ۶ سالی که تحصیل میکنند در کلاس تئوری هستند و دو سال و نیم الی سه سال بعدی را به صورت کارورزی میگذرانند و در مدرسه هستند. ۱۰ درصد افرادی که داوطلب معلمی هستند جذب میشوند و این افراد از لحاظ موضوعات روانشناسی سنجیده میشوند و از آنها پرسیده میشود که چرا میخواهند معلم شوند. اما ما بدون هیچ فاصلهای از برگزاری آزمون دبیری، افراد قرار است در سر کلاس درس حاضر شوند! نیکنژاد با بیان اینکه در زمانی که ما تدریس میکردیم مدیران مدرسه برای برنامه سال تحصیلی بعدی از اول تابستان نیروهای خود را جمع میکردند یا حتی از ابتدای سال شروع به رایزنی درخصوص به کارگیری معلمان میکردند، گفت: بازنشستهها از نیروهایی هستند که به دلایل پایین بودن حقوقشان تمایل به همکاری مجدد دارند. اما امسال یک بحران دیگری که به دست خود دولتها ایجاد شده است این است که باتوجه به اینکه اضافه کار بازنشستگان نیز به روز پرداخت نمیشود، آنها هم تمایلی به گرفتن اضافه کار ندارند چراکه میزان پرداختیهای آنها بسیار کم است و به لحاظ پرداخت هم مشکل وجود دارد. اگر بازنشسته اضافه کار میگیرد برای این است که مشکلی از زندگیاش حل کند. جذابیت شغل معلمی کم شده است وی تصریح کرد: یکی از دلایلی که ما امروز دچار کمبود معلم هستیم علاوه بر اینکه انگیزه و جذابیت شغل معلمی کم شده است این است که معلمان شاغل اضافه کار نمیگیرند و معلمان بازنشسته هم اضافه کار نمیگیرند و این مشکلی شده است که امروز به یک بحران جدی تبدیل شده است.