دسیسههای طلوعی برای میثم
به گزارش نجواخبر به نقل از فیلیمو، با مرگ شیدا حالا طلوعی فرصت مناسبی پیدا کرد تا بتواند میثم را از سر راهش بردارد. طلوعی با همکاری وکیلش با میثم ارتباط برقرار کرد. وکیل طلوعی با نقشه و مطرح کردن این موضوع که از طلوعی جدا شده است سعی کرد به میثم نزدیک شود و به او بگوید که تمامی اسناد قتلهایی که طلوعی انجام داده است داخل ویلای شمال طلوعی است. میثم با اینکه از این موضوع تردید داشت اما تنها راه گرفتار کردن طلوعی را رفتن به ویلا میدانست. برای همین بدون معطلی به ویلای طلوعی رفت. طلوعی هم برای آنکه کار میثم را یکسره کنده به شهریار از طریق یک تلفن ناشناس اطلاع داد که میثم در ویلای شمال است تا حذف میثم بدون کمترین دردسر و به دست شهریار اتفاق بیفتد.
قتل میثم در قسمت آخر فصل دوم زخم کاری
بالاخر شهریار به آرزویش رسید و میثم را در ویلای طلوعی گرفتار کرد. شهریار که مشتاق از بین بردن میثم بود سراسیمه به ویلای طلوعی آمد و در کمین میثم نشست. طلوعی هم از طریق دوربینهای مداربسته ویلا کامل در جریان کشته شدن میثم قرار گرفت. مرگ میثم با ضربات متعدد چاقو زمانی رخ داد که سیما و سمیرا و کیمیا بالای سر جنازه میثم رسیده بودند و میثم غرق در خون بود. میثم تلاش زیادی کرد تا بتواند سرنخی از جنایتهای طلوعی پیدا کند تا خون پدرش پایمال نشود اما زورش به نیرنگهای طلوعی نرسید و در این مسیر کشته شد.
حسام فرنهادزاده و اسلحه شاهکش
سمیرا بعد از مرگ میثم به جنون کامل رسید و فروپاشی کامل روحی را تجربه کرد. او که با دیدن صحنه مرگ پسرش از هوش رفته بود با کمک کیمیا به خانه پسر فرنهادزاده برده شد. حسام فرنهادزاده که دریافته بود طلوعی قصد دارد او و زندگی باقی مانده از پدرش را نابود کند حالا یک دشمن مشترک با سمیرا دارد و از این موضوع استفاده کرد و اسلحه شاهکش کوچک را در دستان سمیرا گذاشت تا سمیرا بتواند طلوعی را از بین ببرد
بازگشت مالک
سکانس پایانی فصل دوم زخم کاری سرشار از نکتههایی است که مخاطب را چشم انتظار فصل سوم آن میکند. مراسم خاکسپاری میثم و سمیرایی که دیگر نایی برای روی پا ایستادن ندارد و فقط انگیزه کشتن طلوعی او را سر پا نگه داشته است. میثم بر روی دستان جوانان فامیل به خانه ابدی بدرقه میشود و تمامی شخصیتهای اصلی درون کادر حضور دارند. طلوعی که در نمایی دورتر ایستاده است به تمامی ماجرا نگاه میکند. سمیرا حالا با اسلحهای که در جیب پالتویش پنهان کرده به سراغ طلوعی میرود تا او را بکشد.مالک قهرمان فصل اول زخم کاری که در فصل دوم منتظر حضورش در جمع و در متن داستان بودیم با اطلاع دستمالچی از مرگ پسرش وارد قبرستان میشود. حالا دیگر سمیرا با دیدن مالک دست و پای خود را گم کرده و منگ و گیج به ورود مالک نگاه میکند. مالک با تنه زدن به سمیرا از او میگذرد. به سمت جنازه پسرش میرود. لحظهای میایستد و گریه میکند و بعد به سمت طلوعی و سمیرا بر میگردد و در میان نگاه حیرت زده حاضرین طلوعی را در آغوش میکشد. صحنهای غیرقابل انتظار که همه را شوکه کرده است. نگاههای مالک حالا حرفهای بسیاری دارد. او به دنبال چیست؟ باید منتظر فصل سوم سریال پر هیجان زخم کاری بمانیم.