به گزارش نجوا خبر، ین نکته حائز اهمیت است که اغلب صندوق های اعتباری در ایران از زیرمجموعه های نهادهای حاکمیتی هستند و هدف از تشکیل این صندوقها حمایت از تولید داخل است که یا باید بودجه خود را از دولت و یا از نهادهایی مانند ستاد اجرائی فرمان امام و ... دریافت کنند، ضمن آنکه وظیفه این صندوقها کمک به شرکت های کوچک با تاکید بر شرکت های دانش بنیان است، اما متأسفانه آنچه اتفاق افتاده این است که این صندوقها هم به دنبال کاسبی و کسب درآمد بیشتر هستند، به گونهای که با ارائه تسهیلات به این شرکتها از آنها سودهای کلانی دریافت میکنند و برخلاف آنچه که رهبری فرمودهاند عمل میشود.
این در حالی است که تمامی کشورهای توسعه یافته در دنیا از سوی شرکت های کوچک و متوسط گسترش پیدا کردهاند که تأمین کننده مایحتاج و قطعات شرکت های بزرگ هستند و زمانی که این شرکتها به یک بلوغی رسیدند اغلب دست به صادرات میزنند تا تکنولوژیهایی که بدست آوردهاند را به کشورهای دیگر هم صادر کنند و در نهایت تولید ناخالص کشورشان را بالا ببرند.
به عنوان مثال در کشور ما شرکت فولاد مبارکه اصفهان 50 تا 60 هزار پرسنل دارد که با این مجموعه تولیدات خود را انجام میدهد و 4 تا 5 هزار شرکت و مجموعه کوچک و متوسط سرویس دهنده فولاد مبارکه هستند.
در این شرکت فولادی به ازای هر یک نفر که داخل مجموعه مشغول فعالیت است 15 نفر بیرون این مجموعه فعال هستند و در ارتباط با شرکت فولاد مبارکه قرار دارند و در برخی دیگر از صنایع این تعداد یک به 20 و یا حتی بیشتر هم میرسد که البته این شرکت های کوچک و متوسط برای این مجموعه های بزرگ بسیار مهم هستند و تاکید رهبری هم بر روی شرکت های دانش بنیانی است که همین شرکت های کوچک و متوسط را تشکیل میدهند ضمن آنکه شرکت های کوچک و متوسط در اتحادیه اروپا تأثیر زیادی بر اقتصادشان دارند و ما نیز باید بر روی این مسئله حساس تر باشیم. زمانی که قطعات این شرکت های بزرگ بومی سازی شود و از واردات قطعات خارجی جلوگیری کنند تولید هم رونق پیدا میکند مانند همه دنیا که بانک های توسعهای از تولیدات کشورشان حمایت میکنند در ایران نیز باید به این موضوع توجه بیشتری شود.
اما سؤال اینجاست که آیا صندوق های مالی و اعتباری کشور ما نیز از تولیدات داخل حمایت میکنند و یا اینکه برای تولید داخل مشکل ساز شده اند؟
آنچه مسلم است، دریافت بودجه های چند همتی از سوی این صندوقها باید در راستای گسترش تولید باشد نه با هدف دریافت سودهای 4 تا 7 درصدی که البته در برخی از این صندوقها شاهد سودهای بالاتر از بانکها و حتی تا 48 درصد هم هستیم که برای نمونه میتوان به صندوق ماشین سازی اشاره کرد.
این مسئله را نباید نادیده گرفت که برای توسعه کشور و حرکت در مسیر توسعه و افزایش تولید ناخالص داخلی راهی جز ارتقاء شرکت های دانش بنیان و استارت آپها در داخل این شرکت های کوچک و متوسط وجود ندارد، البته اعتماد مردم برای خرید کالای ایرانی نیز بسیار مهم است اما متأسفانه باید گفت با وجود آنکه ماشین صنعتی بومی سازی میشود و خدمات پس از فروش هم دارد و قطعات آن نیز در داخل قابل دسترس است و ارزانتر از کالای خارجی هم تمام میشود، باز هم شاهد واردات همین دستگاهها از خارج از کشور هستیم اما چرا شرکتها باید ارز کشور را برای ماشین آلات چینی و یا دستگاه های دست دوم هدر دهند؟
یکی دیگر از مشکلاتی که در مورد شرکت های دانش بنیان وجود دارد این است که 60 درصد شرکت های دانش بینان از زمان تولد تا زمان بهره برداری رو به نابودی میروند که آن هم به دلیل عدم حمایت از این شرکتها است که باعث تعطیلی و بیکاری هزاران کارگری میشود که مستقیم و غیرمستقیم با این شرکتها در ارتباط هستند این در حالی است که اگر خواستار پویایی و رشد در زیست بوم نوآوری و فناوری کشور هستیم باید بستری مناسب برای رشد این شرکتها فراهم شود.