به گزارش نجوا خبر، با روی کار آمدن مسعود پزشکیان به عنوان چهاردهمین رئیسجمهور کشور جدا از اینکه امید رونق به زندگی مردم برگشته بازار نیز به این موضوع واکنش نشان داده و از همان روز نخستین قیمت طلا، سکه و دلار با کاهش همراه شد، بورس نیز پس از مدتها سبز رنگ شد تا جانی دوباره به این سمت بازار نیز سرازیر شود. باید دید آیا این موضوع میتواند تأثیر مثبتی بر اقتصاد گذارد یا اقتصاد بیمارتر از این امیدهای چندروزه است. تأثیرات مخرب نوسانات ارز بر اقتصاد نوسانات ارز و وابستگی به درآمد نفتی باعث شده تا بسیاری از تولیدکنندکان رستههای شغلی مختلف کار را تعطیل و به شغلهای کاذب نظیر رانندگی تاکسی اینترنتی بپردازند که اثرات این موضوع بسیار مخرب هرروز بیش از روز پیش بر اقتصاد و سفره مردم خودنمایی میکند. درمان بیماری این اقتصاد، برگرداندن اشتغال به مردمی که از حرفه و تخصص خود خارج شدهاند و برگرداندن ثبات و آرامش به بازار، کاری مشکل است. در بهترین حالت مطمئنا حلوفصل این امور زمان طولانی را طلب میکند اما آیا صبر و امید مردم نیز تا آن زمان ادامه دارد؟ بورس سبز میشود بورس قرمز مشکل دیگری بود که بعد از مدتهای طولانی رنگ سبز به خود گرفت و سهامهایی که مدتها بود زیانده بودند دوباره سیر صعودی به خود گرفته و شاهد افزایش قیمت و سوددهی شدهاند. نباید از این موضوع به سادگی گذشت، بورس یکی از ارکان اقتصاد سالم است بسیاری از کارخانجات، مواد اولیه و محصولات خود را بهوسیله بورس خرید و فروش میکنند در نتیجه سبز بودن و سوددهی یا قرمز شدن و زیانده بودن آن میتواند اثرات زیادی بر اقتصاد بگذارد. دشمن اقتصاد یک معضل بزرگ دیگر، استفاده از رانت و فسادهای مالی است که هرازگاهی در خبرها میخوانیم یکی از این افراد با پولهای بادآورده به آن ور آبها کوچ میکند و ما میمانیم و اسمهایی که با پولهای مردم به دو حرف الفبا مختصر شدهاند. حال یکی از مهمترین خواستههای مردم از رئیسجمهور جدید، مقابله با این افراد، پولشویی و از بین بردن رانت در کشور که اتفاقا خواهان و طرفداران زیادی نیز در پشت پردههای ضخیم و مخفی دارد، است. ناگفته پیداست این موضوع چه کار مشکلی است و آیا واقعا یک رئیسجمهور در کشوری مانند ایران، با وجود انواع و اقسام گروههای مافیایی و رانتی میتواند کاری از پیش ببرد؟ توجه ویژه به صادرات صادرات در مرحله آخر قرار دارد که میتواند ورود ارز به کشور را به همراه داشته باشد و نام برندهای ایرانی را در سطح جهانی به مردم بشناساند. در انتها این سؤال مطرح میشود که آیا رانت و فساد اقتصادی قابل حذف شدن است؟ آیا قیمت ارز و دلار قابل ثابت ماندن است؟ میتوان توقع داشت که دوباره پدر و مادر به سرکار خود برگردند و کار حمل مسافر را بگذارند برای رانندگان؟ میتوان منتظر بود تا مشکلاتی نظیر رشد اشتغال، امنیت اجتماعی، حقوق شهروندی،سیاستزدگی که اینروزها زیاد به گوشمان میخورد، دخالت بانکها در اقتصاد، قیمتهای دستوری و هزاران چالش ریز و درشت دیگر از کشور خداحافظی کنند؟
مرجان شرف