به گزارش نجواخبر، بازنشستگان تأمین اجتماعی، در وضعیتی دشوار به سر میبرند؛ امید چندانی به اجرای متناسبسازی در این صندوق نیست؛ ضمن اینکه نگرانی بابت سرنوشت شرکتهای زیرمجموعه این صندوق بالا گرفته است؛ مدیران تأمین اجتماعی و شستا خبر از فروش تعدادی از این شرکتها دادهاند؛ آیا قرار است بنگاههایی که جزو سرمایه تاریخی کارگران هستند، به سادگی و بدون شفافیت و ارائه اعداد و آمار اقناعبخش به فروش برسد؟!
«خسرو رنجبری» فعال صنفی بازنشستگان تأمین اجتماعی در گفتوگو با ایلنا، به تشریح دغدغههای مستمریبیگران این صندوق میپردازد، او مسائلِ بااهمیتی را طرح میکند که باید مدیران جدید تأمین اجتماعی مدنظر قرار دهند.
رنجبر قبل از هر چیز به تغییر رویه پرداخت حقوقها اعتراض میکند: «تأخیر در پرداخت حقوق بازنشستگان (مستمری) به هیچ عنوان قابل قبول نیست و هیچ عذر و بهانهای در این زمینه پذیرفته نمیشود؛ پاسخ بازنشستگان این است که چنانچه مدیران مربوطه توان تأمین منابع مالی برای پرداخت به موقعِ حقوق بازنشستگان را ندارند استعفا بدهند و افراد توانمندتر جایگزین شوند؛ نباید در پرداخت مستمری ماهانهی بازنشستهای که یک سوم خط فقر حقوق میگیرد، تأخیر شود، عدالت و انصاف نیست».
او با بیان اینکه بازنشستگان از همه سو تحت فشار هستند؛ اضافه میکند: اگر مدیران تأمین اجتماعی توان تأمین به موقعِ منابع برای پرداخت حقوق بازنشستگان را ندارند. لطف بفرمایند به بانک رفاه کارگران که متعلق به سازمان تأمین اجتماعی است دستور بدهند تا جرائم وام بازنشستگان به واسطه تأخیر پرداخت مستمری لغو شود، این حداقل کاریست که میتوانند انجام دهند.
رنجبری در ادامه به عدم اجرای همسانسازی و نامعلوم بودن زمان اجرای آن اعتراض میکند: «با وجود گذشت پنج ماه از سال و تأمین منابع مالی همسان سازی از طریق افزایش یک درصدیِ مالیات بر ارزش افزوده که تقریباً به همه کالاها و خدمات تعلق میگیرد و مرتب به صندوق دولت ریخته میشود، چرا این قانون اجرایی نمیشود و چرا بارها اعلام کردهاند بازنشستگان کارگری باید این یک درصد را بپردازند اما منابع حاصل از آن فقط برای بازنشستگان دولت است؟»
به گفته وی، بینصیب گذاشتن بازنشستگان تأمین اجتماعی از منابع همسانسازی، یک ظلم علیحده است، ما مالیات میدهیم اما پول آن خرج دیگران میشود!
«احتمال فروش شرکتهای شستا، نگرانی دیگر بازنشستگان کارگریست» رنجبری با بیان این جمله میافزاید: طبق فرمایش جناب آقای عارف نوروزی مدیر عامل شستا، قرار است ۵۸ شرکت کمسود به فروش گذاشته شود؛ چند سؤال در این رابطه مطرح میشود؛ میزان سودآوری شرکتهای شستا و این ۵۸ شرکت و بیلان مالی آنها چقدر و چگونه است؛ چرا گزارش مالیِ دقیق و شفاف به صاحبان اصلی آنها یعنی کارگران شاغل و بازنشسته ارائه نمیدهند؛ چرا این شرکتهای ادعایی سودده نیستند؛ آیا وقتی آنها را از دولت تحویل گرفتند زیانده بودند؛ اگر اینگونه است، چرا آنها را در عوض مطالبات خود قبول کردند؟
او ادامه میدهد: نحوه فروش این ۵۸ شرکت چگونه است، با چه قیمتی و طی چه مکانیسمی قرار است به فروش برسند و پول فروش این ۵۸ شرکت را کجا قرار است هزینه کنند؟
این فعال صنفی بازنشستگان اضافه میکند: چرا زمانی که شرکت زیاندیده و متضرر هپکو خریداری و یا تهاتر شد و یا شرکتهای اینچنینی را به جای بدهی دولت تهاتر کردند، در مورد تزریق نقدینگی در آنها اطلاعرسانی نشد؛ آیا امثال این شرکتها با تزریق پول بیمهشدگان به سوددهی رسیدند و حالا قرار است دوباره به ثمن بخس به فروش برسند؟
او با تاکید بر اینکه «باید پرسید قصد مدیران از دست اندازی به اموال سازمان تأمین اجتماعی که بینالنسلی و متعلق به تمام کارگران و بازنشستگان است، چیست» تصریح میکند: با این تصمیمات نابخردانه، مطمئناً سازمان تأمین اجتماعی به سمت ورشکستگی میرود؛ مگر سود شرکتهای شستا نباید نصیب بیمهشدگان شود؛ به راستی از کجا و با کدامین منابع مالی میتوانند پرداختِ مستمری بازنشستگان را تأمین اعتبار کنند؟!