این برنامه برخلاف ظاهر فرهنگی و انگیزشی خود، بر پایهی یک مدل درآمدی دقیق طراحی شده است. براساس میانگین پرداخت ۰.۰۱ تا ۰.۰۳ دلار به ازای هر بازدید در یوتیوب، فصل نخست این برنامه با مجموع بازدیدهای میلیونی، درآمدی بین ۳۹۸۰ تا ۱۱۹۴۰ میلیون تومان داشته است.
بخش عمدهای از این سود از طریق تبلیغات هدفمند و افزایش ویو در پلتفرمهای آنلاین حاصل شده است؛ مدلی که بهجای ارتقای فرهنگ، مصرفگرایی تصویری را گسترش میدهد.
«زن روز» نهتنها چهرهای تازه از زن ارائه نمیدهد، بلکه همان الگوی تکراری زنِ «نمایشی» را بازتولید میکند؛ زنی که با ظاهرش تعریف میشود نه اندیشهاش. از دکور تا موسیقی و حتی نحوهی گفتار داوران، همهچیز برای فروش زیبایی و احساس طراحی شده است.
این برنامه محصول همکاری با شرکت ترکیهای مدیا پیم (MedyaPim) است؛ شرکتی که پیشتر با تولید برنامههایی مانند «عشق ابدی» در بازار فارسیزبان شناخته شد. هدف اصلی آن نه انتقال فرهنگ، بلکه درآمدزایی از جذابیتهای سطحی و شوک رسانهای است.
فرمولی که در «زن روز» به کار رفته، همان الگوی موفق ترکیهایهاست: ترکیب مد، رقابت، درگیری و زرقوبرق. مهناز افشار دومین چهرهای است که در این فرمول نقشآفرینی کرده تا با شهرتش، موج جدیدی از بازدید و توجه ایجاد کند.
حضور افشار در چنین پروژهای اگرچه درآمدزا بوده، اما پرسشهایی درباره مسیر حرفهای و فرهنگی او ایجاد کرده است. آیا او آگاهانه در چرخهای قرار گرفته که زن را به «محصول قابل فروش» تبدیل میکند؟