وقتی امکانات آموزشی را نمی‌توانیم با توزیع عادلانه قیمت مناسب در اختیار خانواده‌ها قرار دهیم خود به خود مسائل متعددی از جمله ترک تحصیل، رفتن به سمت کار و کودکان کار و بزه‌های اجتماعی و استثمار بچه‌ها پیش می‌آید.
به گزارش خبرنگار نجواخبر، یکی از مهم‌ترین عوامل موثر بر ترک تحصیل، عامل اقتصادی است و به زعم کارشناسان، بین میزان توانمندی اقتصادی خانواده‌ها و دسترسیِ فرزندانِ آن‌ها به تحصیل یک رابطه مستقیم وجود دارد.
همچنین بررسی‌ها نشان می‌دهد با کاهش قدرت خرید خانواده‌ها در اثر فقر، تورم، گرانی یا بیکاری، یکی از اولین مؤلفه‌هایی که از لیست هزینه‌ها کم می‌شود هزینه آموزش است. از سوی دیگر در مناطق محروم، روستاها و مناطق عشایری، خانواده‌ها به خاطر فقر و محرومیت، به کودکان به عنوان نیروی کار می‌نگرند بنابراین تورم و گرانی می‌تواند یکی از عوامل اصلی در راستای بازماندگی از تحصیل کودکان و ورود آن‌ها به عنوان نیروی کار ارزان به بازار کار باشد.
حمید حاجی اسماعیلی کارشناس مسائل کارگری در گفت‌وگو با نجواخبر درباره تأثیر تورم و گرانی بر احتمال بازماندگی از تحصیل کودکان به ویژه کودکان کار و خیابان گفت: یکی از موضوعاتی که بسیار جدی است و چند سالی است که گریبانگیر ما شده است موضوع گرانی‌ها و تورمی است که با یک شرایط سخت و شکننده بر زندگی طبیعی مردم اثر گذاشته و هر روز فشارها و اثرات منفی آن بیشتر می‌شود.
اولین اثر تورم و گرانی این است که درآمدها کفاف تأمین هزینه‌های زندگی را نمی‌دهد
وی با بیان اینکه عامه مردم کشور جزو حقوق بگیران هستند، ادامه داد: وقتی تورم در کشور شکل می‌گیرد عموم مردم آسیب دیده و اثرات منفی آن به صورت اجتماعی کاملا نمایان می‌شود و فشارهای سختی به زندگی مردم وارد می‌شود که بر اثر آن، روند طبیعی زندگی خانواده‌ها دچار مشکل اساسی می‌شود. وقتی این اتفاق می‌افتد یک ناتوازنی در روند درآمدها و اقتصاد خانواده‌ها شکل می‌گیرد به این معنی که نسبت هزینه‌ها به نسبت درآمدها افزایش پیدا می‌کند و درآمدها کفاف تأمین هزینه‌های زندگی مردم را نمی‌دهد؛ این اولین نشانه‌ای است که در زندگی مردم ایجاد می‌شود و منشأ بروز یک سری مشکلات می‌شود.
این کارشناس مسائل کارگری خاطرنشان کرد: وقتی درآمد خانوارها کفاف هزینه‌ها را نمی‌کند آن‌ها به دنبال اولویت‌بندی نیازها می‌روند یعنی بخشی از الزامات را به عنوان اولویت اول مد نظر قرار داده و مابقی نیازهای زندگی‌شان را در اولویت‌های بعدی تقسیم‌بندی می‌کنند. طبیعی است که امرار معاش، تأمین مسکن یا بهداشت و درمان از اولویت‌های اساسی خانوار محسوب می‌شود و اجتناب ناپذیر است و خانواده اول باید معاش خود را تأمین کند و بعد از آن مسکن داشته باشد و بهداشت و درمان در مرحله سوم از اهمیت برخوردار است. قطعا مسائل آموزشی و رفاهی در اولویت‌های بعدی قرار می‌گیرند و وقتی منابع درآمدی کاهش پیدا می‌کند، طبیعی است که این موارد به راحتی می‌تواند از اولویت‌های زندگی مردم حذف شود.
حاجی اسماعیلی با بیان اینکه آموزش از مسائل بسیار مهم است چراکه تربیت فرزندان و آموزش آن‌ها برای کشور بسیار مهم است، تصریح کرد: وقتی که مشکلات آموزشی شکل می‌گیرد ممکن است بچه‌ها ترک تحصیل کرده و یا امکانات لازم را برای آموزش در اختیار نداشته باشند قطعا وقتی این اتفاقات می‌افتد دانش‌آموز انگیزه‌اش را برای ادامه تحصیل از دست می‌دهد و ممکن است برخی ترک تحصیل کرده و برخی به صورت ناقص به مدرسه بروند و بهره‌وری و نتیجه لازم را از مسیر آموزش کسب نکند؛ یعنی در واقع زیرساخت‌های نیروی انسانی و نیروی کار کشور برای آینده دچار آسیب می‌شود.
عدم درآمد کافی باعث می‌شود کودک بالاجبار برای تأمین معاش خانواده کار کند
وی ادامه داد: این موضوع بسیار مهم است چراکه عدم وجود امکانات و درآمد کافی می‌تواند نگاه‌ها و روش‌های جدیدی را به زندگی خانواده‌ها در کشور تحمیل کند که اولین مورد آن، موضوع ترک تحصیل و عدم رشد و تکامل جدی به لحاظ تربیت و آموزش برای فرزندان است. دومین موضوعی که می‌تواند از این مسیر ایجاد شود ناامیدی و یاسی است که برای دانش‌آموزان ایجاد می‌شود چراکه امکانات و ابزار لازم برای آموزش را در اختیار ندارند و بعید نیست دانش‌آموزان در مسیر دوم نیز راهی به جز اینکه ترک تحصیل نداشته و از مسیر مدرسه دور شوند.
این کارشناس مسائل کارگری خاطرنشان کرد: وقتی دانش‌آموز می‌بیند خانواده دچار مشکلات درآمدی است فکر می‌کند او هم به لحاظ مسئولیت خانوادگی وظیفه کمک برای کسب درآمد بیشتر برای خانواده را دارد یا اینکه بالاجبار از طرف پدر و مادر برای کسب درآمد مجبور می‌شود یا اینکه خود دانش‌آموز به صورت بالاجبار تن به چنین شرایطی می‌دهد تا بتواند نقشی در تأمین منابع درآمدی و کسب معاش خانواده داشته باشد.
حاجی اسماعیلی تصریح کرد: همچنین ممکن است شرایطی به لحاظ تربیتی و فرهنگی برای بچه‌ها ایجاد شود که جامعه آن‌ها را استثمار کند و به کار اجباری و بیگاری بگیرد تا امکان معاش برای دانش‌آموز و خانواده او فراهم شود. من فکر می‌کنم بزه اجتماعی وقتی کودک از مسیر آموزش و تربیت دور شود، می‌تواند به راحتی در جامعه شکل بگیرد و این مسائل می‌تواند زمینه یک آسیب بزرگ اجتماعی را برای کشور فراهم کند که آینده کشور را دچار مشکل کند.
وی ادامه داد: وقتی امکانات آموزشی را نمی‌توانیم با توزیع عادلانه و فراگیر و قیمت مناسب در اختیار خانواده‌ها قرار دهیم خود به خود مسائل متعددی از جمله ترک تحصیل، رفتن به سمت کار و کودکان کار و بزه‌های اجتماعی و استثمار بچه‌ها و فروپاشی خانواده از طریق دور شدن فرزندان از کانون خانواده ایجاد می‌شود.
تربیت جامعه اثرات منفی به همراه دارد
این کارشناس مسائل کارگری تاکید کرد: تربیتی که از طریق دور شدن بچه‌ها از مدرسه و خانواده در جامعه شکل می‌گیرد و ما نمونه‌های آن را طی سال‌های اخیر تحت عنوان کودکان کار در سر چهارراه‌ها و خیابان‌ها شاهد هستیم می‌تواند اثرات منفی زیادی را به همراه داشته باشد و با سست شدن مسیر فعالیت‌های آموزشی در کشور، آینده را دچار مشکل اساسی کند و افراد تحصیلکرده و دانشمندی که می‌توانند چرخ‌های کشور را برای ایجاد رفاه و توسعه در دست بگیرند و تضمین کنند را از دست بدهیم.
حاجی اسماعیلی با تاکید براینکه قطعا تورم و گرانی‌ها می‌تواند زیرساخت‌های نیروی انسانی و اجتماعی کشور را دچار مشکل کند، گفت: کودک باید دور از محیط کار و تنش و آسیب و در یک فضای کاملا آرام با در اختیار داشتن امکانات تحصیل کرده و رشد کند و اگر این تورم و گرانی‌ها ادامه پیدا کند نه تنها روی تغذیه آن‌ها و روند انسجام اجتماعی و خانوادگی آن‌ها بلکه در روند تربیتی و آموزشی آن‌ها نیز تأثیرگذار است و آن‌ها بالاجبار مجبور هستند تغییر مسیر بدهند. در واقع تورم و گرانی یک محرومیت اجباری برای فرزندان کشور ایجاد می‌کند که می‌تواند برای آینده کشور خطرناک باشد.