یک سال قبل زن جوانی با مراجعه به کلانتری شهرری مدعی شد که چند روزی است مادر ۶۵ سالهاش به نام پروین و برادر ۴۱ ساله اش ناپدید شده اند.
به گزارش نجوا خبر، او در توضیح بیشتر ماجرا به مأموران گفت: مادر و برادرم به عنوان سرایدار در یکی از باغهای شهرری زندگی میکنند. برادرم سیروس چند سالی است که به مواد مخدر اعتیاد دارد. من چند روز یکبار به آنها سر میزنم، اما دو روزی است که خبری از آنها ندارم و وقتی هم به آنجا رفتم اثری از هیچکدام شان نبود.
با این شکایت مأموران به تحقیق پرداختند و با ردیابی گوشی موبایل سیروس، توانستند او را در حاشیه شهرری پیدا ردیابی کنند.
وی در پاسخ به این سؤال که مادرت کجا رفته مدعی شد که برای انجام کاری دو روزی است که به حاشیه شهر رفته بودم و خبری هم از مادرم ندارم. از آنجا که او حرفهای ضد و نقیضی را مطرح میکرد مأموران بار دیگر سیروس را تحت بازجویی قرار دادند که سرانجام گفت: مادرم به عمق چاه آب در همان باغی که به عنوان سرایدار ساکن هستیم افتاد و من هم از ترسم فرار کردم.
با اظهارات وی، پلیس از مأموران آتشنشانی خواست تا چاه آب مورد نظر را بررسی کنند که آتشنشانان بعد از ورود به چاه موفق شدند جسد پروین را از عمق چاه بیرون بیاورند.
بررسیهای اولیه نشان میداد که از مرگ زن سالمند چند روزی گذشته است. در حالی که فرضیه قتل از سوی پسرش قوت گرفته بود سیروس در اظهارات بعدی اش عنوان کرد با مادرش خصومت و اختلافی نداشته که بخواهد دست به قتل او بزند. با این حال از آنجا که همه مدارک علیه وی بود برای او به اتهام قتل مادرش کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای این جلسه خواهر و برادرهای متهم روبهروی قضات ایستادند و گفتند: ما راضی به قصاص برادرمان نیستیم و از خون مادرمان گذشت میکنیم. برادرمان اعتیاد دارد و پولی هم ندارد که دیهای بپردازد. به همین خاطر دیه هم نمیخواهیم. اما تقاضا داریم برادرمان از جنبه عمومیجرم مجازات شود.
سپس متهم به جایگاه رفت و گفت: من مادرم را نکشتم. روز حادثه مادرم در حال انجام کارهای باغ بود که به یکباره متوجه شدم در باغ نیست از آنجا که مواد مصرف کرده بودم در حالت طبیعی نبودم با این حال همه جا را دنبالش گشتم و بعد از مدتی متوجه شدم در حین رفتن به دستشویی به داخل چاه سقوط کرده است. من هم از ترسم از باغ خارج شدم و به حاشیه شهر رفتم.
قاضی از متهم پرسید: چرا به جای اینکه کمک کنی تا مادرت را از چاه بیرون بکشی فرار کردی؟
متهم جواب داد: من اعتیاد داشتم و میدانستم اگر خواهر و برادرهایم متوجه ماجرا شوند حرفم را باور نمیکنند و فکر میکنند که من مادرم را کشتم و جسدش را به چاه انداختم. صاحب قبلی باغ، چاه غیر مجاز آب را در آنجا حفر کرده بود و در چاه همیشه باز بود. من خودم بارها از کنار آن رد شده بودم و هرگز فکر نمیکردم مادرم به داخل چاه سقوط کند.
قاضی سؤال کرد: وقتی آتشنشانان در باغ حاضر شدند تا جسد را بیرون بکشند اعلام کردهاند، در چاه بسته بوده. حالا چه توضیحی برای این موضوع داری؟
متهم گفت: نمیدانم چرا در چاه بسته بود. من در مرگ مادرم نقشی نداشتم و صاحب قبلی باغ مقصر مرگ مادرم است.
با پایان دفاعیات متهم قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.