یکی از مسافران اتوبوسی که در داخل سیل در جاده چابهار به زاهدان گرفتار شده بود، میگوید: وقتی داخل اتوبوس و در آن شرایط بودیم راننده به ما میگفت از دست من کاری ساخته نیست و به خانوادههایتان زنگ بزنید و حلالیت بطلبید که خداراشکر بعد از ساعتی ما نجات پیدا کردیم.
به گزارش خبرنگار نجواخبر، روز ۲۹ فروردین ماه بود که کارشناس هواشناسی با صدور هشدار قرمز برای ۵ استان جنوبی به ویژه جنوب استان سیستان و بلوچستان از پیشبینی وقوع سیل در این استان خبر داد. در روزهای بعد بارشهای بسیار زیاد در این منطقه که به گفته سخنگوی سازمان مدیریت بحران کشور در ۵۰ سال گذشته بیسابقه بوده است باعث وقوع سیلاب در برخی از مناطق به ویژه جنوب استان سیستان و بلوچستان شد.
اما در روزهایی که احتمال وقوع سیلاب هر لحظه در این مناطق پیشبینی شده بود، علیرغم هشدارهای سازمان هواشناسی و مسدود شدن راهها توسط پلیس راه و راهداری، باز هم برخی از اتوبوسهای مسافربری مسافرگیری کرده و در این شرایط آب و هوایی به همراه مسافرانشان به دل جاده زدند غافل از اینکه در میانه راه ممکن است با رودهای خروشان و پرآب مواجه شوند رودهای خروشانی که نه تنها در بستر رودخانه جریان دارند بلکه با توجه به حجم زیاد آب ناشی از بارشها در جادهها و مسیرهای اصلی و فرعی هم جریان داشته و هر چه بر سر راهشان بوده از بین بردهاند.
علی محمدی یکی از اهالی چابهار است که بنا به دلایلی باید حتما در این روزها در زاهدان حضور میداشت. او مسافر یکی معدود اتوبوسهایی بود که در این شرایط فعالیت میکردند و اتفاقا در مسیر راه چابهار به زاهدان گرفتار سیلاب و ریزش کوه شده و در مسیر متوقف شده بودند که خوشبختانه به خواست خداوند همه مسافران بعد از ساعتها گرفتاری در شرایط بسیار بسیار خطرناک به سلامت به محل امن منتقل میشوند.
وی درباره شرح گرفتار شدن اتوبوس در سیلاب میگوید: برای ساعت ۲۲:۳۰ از چابهار به زاهدان بلیت اتوبوس گرفتیم و تقریبا سر ساعت هم از چابهار حرکت کردیم. برای یک کار بسیار واجب باید به زاهدان میرفتم و مجبور بودم که آن شب با اتوبوس بروم اما باز هم از راننده اتوبوس سؤال کردیم که با توجه به بارشها و احتمال وقوع سیل اگر جاده خراب شده و یا مشکل دارد ما امشب حرکت نکنیم اما راننده به ما گفت که پیش از ما چند اتوبوس دیگر این مسیر را رفتهاند و مشکلی نبوده است.
محمدی تصریح میکند: در پلیس راه چابهار هم راننده اتوبوس ساعت زد و ما گفتیم با توجه به اینکه ساعت زده انشاءالله مشکلی پیش نمیآید و حرکت کردیم. تقریبا ساعت ۱۲:۴۰ بود در یکی از پیچهایی که در مسیر ما قرار داشت دیدیم که کوه ریزش کرده است و چندین سنگ بزرگ در کنار جاده افتاده بود. راننده تلاش میکرد که هر طور شده این پیچ سخت را رد کند اما با توجه به سیلی که آمده بود و باعث بالا آمدن سطح آب رودخانه شده و ارتفاع رودخانه هم سطح جاده شده بود اتوبوس در همان جا متوقف شد.
این مسافر ادامه میدهد: حجم آب افزایش پیدا کرده بود و همین باعث شد اتوبوس به سمت لبه رودخانه کشیده و متوقف شد و راننده هر چه تلاش میکرد نمیتوانست اتوبوس را حرکت دهد و از طرف دیگر حجم آب هم هر لحظه بالاتر میآمد و رودخانهای که در پایین جاده بود باتوجه به حجم آب هم سطح جاده شده بود و آب در حال بالا آمدن بود و حتی به لبه شیشههای اتوبوس رسیده بود.
وی خاطرنشان میکند: لحظهای که ما در جاده گرفتار شدیم باران خیلی شدید بود و آب رودخانه که تا شیشههای اتوبوس رسیده بود باعث تکان خوردن اتوبوس شده بود. ما شیشههای اتوبوس را شکستیم تا اگر اتوبوس چپ کرد بتوانیم از اتوبوس بیرون بیاییم و یا آب از داخل اتوبوس رد شود و اتوبوس را تکان ندهد. فکر میکنم حدود ۲۵ الی ۲۶ نفر در اتوبوس بودیم جالب اینجاست که نوجوان تقریبا ۱۱ الی ۱۲ ساله در جا خواب اتوبوس بود و زمانی که آب بالا آمده این بچه در همان جایی که بود تلاش میکرد تا بیرون بیاید راننده تلاش میکرد که برود بیرون و این نوجوان را بیرون بیاورد اما بقیه مقاومت میکردند که اگر او بیرون برود ممکن است آب در اتوبوس بیاید و همه کشته شویم.
وی میگوید: بعداز مدتی هم دیگر صدای نوجوان شنیده نمیشد و ما همه بسیار ناراحت بودیم، بعد از چند ساعتی که در این وضعیت بودیم باران قطع شد و حجم آب پایین آمد و با پایین آمدن آب راننده و چند نفردیگر به بیرون رفتند و دیدند که خوشبختانه این بچه هنوز زنده و سالم است . ما از او پرسیدیم که چطور زنده مانده است گفت من فقط سرم را بالا گرفته بودم و تلاش میکردم که نفس بکشم.
محمدی تصریح میکند: ما از ساعت ۱۲ و نیم شب تا حدود ساعت ۵ صبح، در همین وضعیت بودیم. همان اول که در این شرایط گیر کردیم آنتن همراه اول که قطع شده بود و فقط ایرانسل آنتن داشت و ما تلاش کردیم تا با هلال احمر تماس بگیریم. اما با توجه به اینکه حجم آب خیلی بالا بود نمیتوانستند ماشینها را برای کمک سمت ما بفرستند. وقتی آب کاهش پیدا کرد و جاده پیدا شد و ما نجات پیدا کردیم، یک عده از مسافران سوار یک ماشین ده تن بزرگ شدند و از آنجا کمی جلوتر رفتند و به نیروهای هلال رسیدند.
او درباره سقوط سنگ به وسط جاده میگوید: راننده ماشینی که ما را از این جا برد میگفت بعد از عبور آنها یک سنگ خیلی بزرگ به وسط جاده سقوط کرده و ما بسیار شانس آورده بودیم که همانجا گیر کرده بودیم.
محمدی در پاسخ به این سؤال که چرا آن شب اتوبوس مسافرگیری میکرد، میگوید: سؤال ما هم این است که چرا باید اصلا بلیت فروخته میشد. البته یک سری از دوستان ما که از سمت ایرانشهر آمده بودند میگفتند که پلیسراه ایرانشهر راهها را بسته بوده و تعداد زیادی اتوبوس اجازه حرکت نداده بود. به هر حال وقتی داخل اتوبوس و در آن شرایط بودیم راننده به ما میگفت از دست من کاری ساخته نیست و به خانوادههایتان زنگ بزنید و حلالیت بطلبید که خداراشکر بعد از ساعتی ما نجات پیدا کردیم.