ضرورت دارد تا عملکرد مدیران موفق حوزه فولاد شناسایی و رصد شود چرا که پیشرفت کشور مدیون و مرهون حضور مدیران کارآمدتر و سختکوشتری است تا در راستای پیشبرد اهداف این صنعت فعالیت کنند.
پس از تغییر دولتها همواره انتظار تغییرات مدیریتی نیز میرود و این بار نیز انتظار است تا در بخش صنایع معادن و فولاد ایران، مدیران لایقتر و کارآمدتری حضور پیدا کنند، با توجه به اینکه صنعت فولاد ایران یکی از صنایع استراتژیک کشور به شمار میرود، نیازمند نگاه جدیدتری نیز هست تا بتواند راه خود را از نو بازیابی کند و به سمت توسعه و پیشرفت حرکت کند.
در این میان ضرورت دارد تا عملکرد مدیران موفق حوزه فولاد شناسایی و رصد شود چرا که پیشرفت کشور مدیون و مرهون حضور مدیران کارآمدتر و سختکوشتری است تا در راستای پیشبرد اهداف این صنعت فعالیت کنند و این تغییرات باید به گونهای باشد که مدیرانی که از دانش و شایستگی کافی برخوردار نیستند کنار گذاشته شوند و از مدیرانی که در گذشته کارنامه قابل قبولتر و مفیدتری داشتند استفاده شود.
متأسفانه تجربه نشان داده در پارهای از مواقع مدیرانی که در گذشته عملکرد ضعیفی هم داشتهاند باز هم در سمتی دیگر مشغول فعالیت شدهاند و پست مدیریتی دیگری به آنها پیشنهاد شده است، این در حالی است که باید در این شیوه مدیریتی دقت نظر بیشتری شود و مدیران ضعیف را برکنار و از مدیرانی مجرب و پرتوانتر و با دانش کافی استفاده شود تا توانایی تحلیل و ارزیابی شرایط بازار، مدیریت منابع و بهرهوری از فناوریهای نوین را داشته باشند.
البته تغییر مدیران در جابهجایی دولتها به یک روال طبیعی تبدیل شده است و زمانی که حزب یا جریان خاصی به میدان سیاسی پا میگذارد، مدیران مجموعهها نیز جای خود را به دیگری میدهند، حتی اگر در دوران مدیریتی خود نیز موفق بوده باشند باز هم با تغییر رئیسجمهور این تغییرات رخ میدهد.
بهرهگیری از مدیران جوان، متخصص و پرانرژی و با انگیزه بالا، میتواند نوآوری و خلاقیت را به این صنعت بازگرداند و دولت باید با ایجاد فرصتهای مناسب برای جوانان متخصص، از تواناییهای آنها بهره لازم را ببرد چرا که این مدیران جوان میتوانند با استفاده از دانش روز و فناوریهای نوین، صنعت فولاد را به سمت تولید دانشبنیان و نوآوری هدایت کنند.
در این میان یکی از چالشهای اصلی صنعت فولاد در ایران، تأمین مواد اولیه ضروری مانند سنگ آهن است. فولادسازان بزرگ سعی کردهاند تا با برنامهریزی و مدیریت بحران از این چالش عبور کنند، البته با توجه به ذخایر غنی سنگ آهن در کشور، دولت باید برنامهریزیهای مناسبی برای بهرهبرداری از این منابع داشته باشند همچنین، تأمین انرژی پایدار و کاهش هزینههای تولید از دیگر مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
این نکته حائز اهمیت است که برای دستیابی به توسعه پایدار در صنعت فولاد، نیازمند همکاری و هماهنگی بین نهادهای مختلف نیز هستیم و دولت باید با ایجاد هماهنگی بین وزارتخانهها و سازمانهای مرتبط، از تداخل وظایف و موازیکاریها جلوگیری کند چرا که این هماهنگیها میتواند به بهبود کارایی و بهرهوری صنعت فولاد کمک کند و زمینهساز توسعه پایدار این صنعت شود.
در نهایت اینکه صنعت فولاد ایران نیازمند یک نگاه جدید است تا با تغییرات مدیریتی و استفاده از مدیران مجرب و جوان، بتواند راه خود را از نو بازیابی کند و به سمت توسعه و پیشرفت حرکت کند و دولت چهاردهم با اتخاذ سیاستهای مناسب و ایجاد زیرساختهای لازم میتواند نقش مهمی را در تحقق این اهداف ایفاء کند.
مرتضی بلوکی، کارشناس رسانه