گذار آلمان از ویرانیهای جنگ جهانی دوم تا تبدیل شدن به یکی از کشورهای صنعتی پیشرو در جهان، داستان قابلتوجهی از انعطافپذیری، نوآوری و توان اقتصادی است. پس از جنگ، آلمان ویران شد، زیرساختهایش از هم پاشید و اقتصادش متلاطم شد. بااینحال، از طریق برنامهریزی استراتژیک، سرمایهگذاریهای قابلتوجه در آموزش و فناوری و تأکید شدید بر تولید صنعتی، این کشور بهتدریج خود را بازسازی کرد.
به گزارش نجواخبر، دقت و ظرافت مثالزدنی تجهیزات صنعتی و ماشینآلات سنگین آلمانیها زبانزد خاص و عام شده و عبارت Made In Germany آرامش خاطری است برای کالایی که میخرید. اما امروزه مشکلات و مسائل مختلفی دست به دست یکدیگر دادهاند تا این کشور را صنعتزدایی کنند. جایگاه آلمان بهعنوان یکی از برترین کشورهای صنعتی در حال به خطر افتادن است. یکی از اصلیترین علتها و شاید بتوانیم بگوییم مهمترین علت این اتفاق، مسئله تنش میان اوکراین و روسیه بود.
یکی از بزرگترین شرکتهای آلمان و یکی از بزرگترین شرکتهای شیمیایی جهان، شرکت BASF است. این شرکت که تا قبل از جنگ اوکراین و روسیه، با استفاده از گاز ارزانقیمت روسها کسبوکار خود را به جلو میبرد، اکنون میخواهد 2600 نفر از کارمندان خود را اخراج کند و به هر دری میزند تا بتواند مخارج خود را به حداقل برساند. همچنین بر اساس تحقیقی که انجام شده است، از هر 10 شرکت فعال در زمینه مواد شیمیایی، یکی از آنها قصد دارد تولیدش را بهطور کامل متوقف کند. مسئله انرژی به یکی از مهمترین نگرانیهای این شرکتها تبدیل شده و گویی عدد روی قبض برق آنها سر به فلک کشیده است.
در شکل شماره 1 میتوانید هزینه برق پرداختی شرکتهای آلمانی با سایر کشورهای اروپایی را مقایسه کنید.
در این میان کشور چین که روزگاری کالاهای موردنیاز خود را از آلمان وارد میکرد، اکنون به یک رقیب جدی برای آلمان تبدیل شده است. برای مثال، تولیدکنندگان پنلهای خورشیدی در آلمان در حال تعطیل کردن عملیات و تعدیل نیروی خود هستند، زیرا با رقابت سختی از سوی همتایان چینی مورد حمایت دولت روبهرو شدهاند. Solarwatt GmbH شرکت آلمانی در حال حاضر نیروی کار خود را 10 درصد کاهش داده و ممکن است در صورت عدم بهبود شرایط در سال جاری، انتقال تولید به خارج از کشور را در نظر بگیرد. برای تولیدکنندگان پنلهای خورشیدی اروپایی، این مشکل حتی بدتر شده است. تولید پنلهای خورشیدی در چین افزایش یافته و آمریکا تعرفهها را تشدید کرده تا پنلهای چینی را که برای مونتاژ نهایی به کشورهای آسیای جنوب شرقی ارسال میشوند نیز دربرگیرد. به گفته مقامات دولتی و مدیران شرکت اروپایی، این اتفاق منجر به ورود سیلی از پنلهای چینی شده است که با قیمتهای پایینتر از بازار وارد اروپا میشوند و عملاً هر شانسی برای رقابت منصفانه را از بین میبرند. در سال 2023 میلادی، بیش از 97 درصد از پنلهای خورشیدی نصبشده بر روی پشتبامها و مزارع در سراسر اروپا در خارج از کشور که اکثریت قریب به اتفاق از چین، جایی که انرژی ارزان و حمایت دولتی، قیمتها را پایین نگه میدارد، ساخته شد.
تولید صنعتی آلمان در نوامبر 2017 به اوج خود رسید، اما در پایان سال گذشته، بدون احتساب رکود مالی جهانی و سالهای درگیر پاندمی کووید، سقوط کرد. طی شش سال منتهی به دسامبر 2023، بخش صنعتی آلمان نزدیک به 14 درصد کاهش یافت. در شکل شماره 2 میتوانید تولید صنعتی آلمان را مشاهده کنید.
جای تعجب نیست که مجموعهای از عوامل رکود رسمی آلمان در سال گذشته را برجسته کرد. از آغاز سال گذشته، اقتصاد آلمان برای پنج فصل متوالی بهصورت سالانه کوچک شده است. همانطور که اشاره شد، سیاستهای انرژی آلمان قیمت سوخت و برق را به بالاترین سطح در جهان رسانده است. صنایع انرژیبر و تجارتمحور، ازجمله شرکتهای کوچک و متوسط و غولهایی مانند BASF، متحمل بیشترین آسیب شدهاند. قیمت بالای انرژی، بخشهای وسیعی از بخش تولید آلمان را غیررقابتی کرده است. این فروپاشی اقتصادی خودساخته، ناشی از پیگیری اهداف سیاست «صفر خالص» فراتر از آلمان است و ظرفیت صنعتی را در سراسر اروپا از بین میبرد. تعداد فزایندهای از شرکتهای تولیدی اروپایی یا در حال تعطیل شدن هستند یا به کشورهایی که منابع انرژی ارزانتری دارند، مانند چین و ایالاتمتحده، نقلمکان میکنند. به نظر میرسد آن روزی که اروپاییها علیه روسیه، تحریم پشت تحریم وضع میکردند، فکر نمیکردند که ترکشهای آن بر سر سفره یکی از بزرگترین کشورهای صنعتی اتحادیه اروپا فرود آید. تجربه آلمان نشان میدهد که چگونه تصمیمات ضعیف سیاسی میتواند یک صنعت را ویران کند. سیاستهای انرژی این کشور با تمرکز بر اهداف تهاجمی صفر خالص و قیمتهای بالای انرژی، بهطور قابلتوجهی به بخش صنعتی آن آسیب رسانده است. این امر منجر به کاهش تولید، افزایش ورشکستگی و مهاجرت مشاغل به مناطق با شرایط مطلوبتر شد. کاهش قدرت تولید آلمان بهعنوان یک داستان هشداردهنده برای سایر کشورها عمل میکند. این امر بر اهمیت متعادل کردن اهداف زیستمحیطی با واقعیتهای اقتصادی تأکید کرده و تضمین میکند که سیاستها بهجای جلوگیری از رقابت صنعتی، باید از آنها حمایت کنند. برای کسبوکارها، مسئله واضح است؛ از چارچوبهای سیاستی سختگیرانه و غیرواقعی که میتواند پایداری صنعت و جایگاه جهانی را تضعیف کند، اجتناب کنید.
منابع:
1- forbes
2- bloomberg
3- nytimes
4- forbes
5- ft