یک فعال رسانهای اصولگرا در حساب کاربری خود نوشت: «کمترین سود توافق، صادرات یک میلیون بشکه نفت بیشتر در روز است؛ یعنی روزی 100 میلیون دلار؛ هر ماه 3 میلیارد دلار؛ هر سال 36 میلیارد دلار. دشمن چقدر به کاسبان تحریم پورسانت میدهد که جلوی این درآمد بزرگ بایستند؟»
به گزارش نجواخبر، دور جدید مذاکرات احیای برجام در وین به پایان رسید اما تحلیلها از نتیجه آن متفاوت است؛ اروپاییها ادعا کردهاند پیش نویس توافق آماده است اما به نظر میرسد این اظهار نظر عجولانه باشد.
ایرنا در گزارشی نوشت: «گفت وگوها بر سر اجرای کامل برجام پس از ماهها مذاکرات صورت گرفته به نقطهای رسیده که همه نگاهها به رفتار ایالات متحده آمریکا و ایران دوخته شده است. در نتیجه مذاکرات صورت گرفته میان گروه ۱+۴، ایران و اتحادیه اروپا به عنوان طرفهای عضو برجام و ایالات متحده، چند موضوع مهم باقیمانده که حلوفصل آنها به تصمیمگیریهای سیاسی نیاز دارد.
این تصمیمها از نگاه ایالات متحده آمریکا به عنوان طرف نقض کننده توافق سال ۹۴ باید از سوی ایران اتخاذ شود اما از نگاه تهران توافق نهایی معطل تصمیمهای سیاسی آمریکاست و این کشور باید سخت تلاش کند تا اعتماد ایران را که در نتیجه رفتارهای غیرقانونی چهارسال گذشته مورد خیانت قرار گرفته است، جلب کند.
در مذاکرات دور اخیر مذاکره کنندگان ارشد سه کشور اروپایی در گفت وگوها حضور نداشته و با صدور بیانیهای مواضع ایالات متحده آمریکا را در مقصر جلوه دادن ایران تأیید و تکرار کردند. در بیانیه یادشده ادعا شده است: متن (پیشنویس توافق) روی میز است و [...] ایران اکنون باید تصمیم بگیرد تا توافق را در حالی که هنوز امکان پذیر است، امضاء کند.
در این بیانیه مطالبات منطقی ایران که ناظر بر ۴ سال بدعهدی طرف مقابل است فرابرجامی و خارج از محدوده توافق هستهای عنوان و از ایران خواسته شده که از پیگیری آن صرفنظر کند. آنطور که گفته میشود یکی از گرههای اصلی کار بر سر مسائل پادمانی است. برای جمهوری اسلامی ایران قابل پذیرش نیست که برجام از طرف غرب گروگان مسائل و ادعاهایی باشد که اساسا با هدف اعمال فشار بر ایران مطرح شدهاند.
طرفهای غربی اسفند ماه گذشته در ارتباط با مسائل پادمانی تعهداتی دادند که اکنون با گذشت بیش از پنج ماه، نه تنها اجرا نکردند که مسیری کاملا متضاد با تعهدات خود در پیش گرفتند. این کشورها هم در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی قطعنامه پیشنهاد کرده و هم با نادیده گرفتن ابتکارات ایران، این قطعنامه را به تصویب رساندند. عدم عمل به تعهداتی که در جریان همین مذاکرات مورد تفاهم قرار گرفته بود، گمانه عدم جدیت و عدم حسن نیت طرف مقابل را تقویت میکند.
در واقع مسائل پادمانی آزمون حسن نیت و جدیت طرف مقابل است و آنها نمیتوانند با بیان این بهانه که موضوعات پادمانی امری فنی است، از حلوفصل این موضوعات شانه خالی کنند.
در وین بهروز کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی کشورمان آمده بود تا گره مذاکرات در این زمینه را باز کند. او عصر شنبه پیش از ورود به داخل هتل کوبورگ ساختمان محل مذاکرات به خبرنگاران گفت که روند مذاکرات «بد نیست و رایزنیها ادامه دارد».
در این میان، به نظر میرسد که این اظهارات و پافشاری بر نهایی بودن متن، اسم رمز جدیدی است که بعد از شکست تاکتیک ضربالاجلهای تصنعی، برای اعمال فشار علیه ایران بکار گرفته شده است. در این میان اتحادیه اروپا باید مراقبت کند که از اصل بیطرفی در گفت وگوها خارج نشود.
هرچند جمهوری اسلامی ایران برای رسیدن به توافق نهایی همواره اعلام آمادگی کرده اما پای سندی را امضاء خواهد کرد که ضمن تأمین منافع ملت، از شاخص پایداری و قابل اتکاء بودن برخوردار باشد. برای ایران اصل بر حراست از حقوق ملت بوده و بدیهی است که تأمین منافع و تضمین اجرای پایدار تعهدات طرف مقابل و جلوگیری از تکرار رفتارهای غیرقانونی آمریکا یک دغدغه جدی بشمار میرود.
جمهوری اسلامی ایران فارغ از فشارهای ساختگی به رایزنی با هماهنگکننده گفت وگوها و سایر طرفها برای رسیدن به توافق ادامه خواهد داد؛ اما پرده آخر به تصمیمهای سیاسی ایالات متحده آمریکا بستگی دارد.
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: وبگاه «انرژی اینتلیجنس» درباره تأثیرات مثبت بازگشت ایران به بازار جهانی نفت در صورت احیای برجام و لغو تحریمهای آمریکا، نوشته که ایران اکنون رقمی بین 600 تا 900 هزار بشکه در روز (عمدتاً به چین) میفروشد. در صورت احیای برجام ایران میتواند سریعاً به ظرفیت فروش روزانه 2 میلیون بشکه نفت به مشتریان اروپایی و آسیایی برسد.
محمد مهاجری فعال رسانهای اصولگرا در حساب کاربری خود نوشت: «کمترین سود توافق، صادرات یک میلیون بشکه نفت بیشتر در روز است؛ یعنی روزی 100 میلیون دلار؛ هر ماه 3 میلیارد دلار؛ هر سال 36 میلیارد دلار. دشمن چقدر به کاسبان تحریم پورسانت میدهد که جلوی این درآمد بزرگ بایستند؟»