سحر دولتشاهی در نخستین روزهای پاییز 1358، دقیقا 16 مهر در تهران متولد شد. کودکی پر از نشاط و استعداد سحر دولتشاهی نشان میداد که آیندهای درخشان پیش روی او خواهد بود. این نشانهها را باید البته در زندگی خانوادگی سحر دولتشاهی هم جستوجو کرد. مادری ورزشکار و تحصیلکرده و پدری که مهندسی مکانیک خوانده بود، زمینه را برای رشد و پرورش استعدادهای سحر دولتشاهی فراهم کرده بودند. سحر دولتشاهی در چنین فضای آمادهای، کودکی خود را در تهران پشت سر گذاشت.
به گزارش نجواخبر،سحر دولتشاهی، خانوادهای ورزشکار دارد. مادرش با نام فرشته عدل شناگر ماهری بود که مدتی هم در سمت نایب رئیس فدراسیون شنا کار میکرد و پدرش هم با تحصیلات مهندسی مکانیک، فعالیتش را در کارخانهای در حوزه تأسیسات صنعتی ادامه میداد . پدر هم به ورزش دوچرخهسواری علاقه داشت و گهگاهی به شکل حرفهای در تورهای جهانی حضور داشته است. خود سحر نیز در کودکی به همین واسطه شناگر قابلی بود و خیلی زود توانست مدرک نجات غریقی خود را نیز دریافت کند. او یک برادر به نام روزبه و یک خواهر هم به نام نسیم دارد. به این مسئله هم باید اشاره کنیم که خانواده دولتشاهی از تبار قاجار بودند و از خانوادههای اصیل قاجاری شناخته میشوند.
تحصیلات و بازیگری سحر دولتشاهی
گرچه سحر دولتشاهی خیلی زود علاقه خود را به هنر بازیگری نشان داد ولی ابتدا در رشته مهندسی شیمی تحصیلات آکادمیک خود را آغاز کرد. اما خودش هم بسیار زود به این مسئله پیبرد که باید مسیر دیگری را انتخاب کند و از این رشته انصراف داد. او در دانشگاه سوره موفق شد تا تحصیلات خود را در رشته ادبیات نمایشی به پایان برساند ولی این همه ماجرای آموختن او نبود. او در دانشگاه آزاد هم فوق لیسانس مترجمی زبان فرانسه را پشت سر گذاشت.
زندگی شخصی و مشترک سحر دولتشاهی
سحر دولتشاهی در روزهای پایانی سال 1387 با رامبد جوان، بازیگر و کارگردان سینما ازدواج کرد. دولتشاهی حدود یک دهه بود که در تئاترهای زیادی بازی میکرد و حضور موفقی در چند فیلم و سریال هم داشت. ازدواج با رامبد جوان که تا سال 96 ادامه داشت، آغاز فعالیتهای حرفهای او در حوزه سینما و تلویزیون نیز بود.
سحر دولتشاهی درباره آشنایی خود با رامبد جوان میگوید: دوستان مشترک زیادی داشتیم و دورادور همدیگر را میشناختیم تا اینکه بالاخره وقتش رسید؛ کم کم حواسمان بیشتر به هم جلب شد تا بالاخره کار به ازدواج کشید، رامبد بعد از اینکه به من پیشنهاد ازدواج داد، آمد با پدرم صحبت کرد. بعد هم خواستگاری انجام شد.
پس از جدایی از رامبد جوان، سحر دولتشاهی از سال 96 در بسیاری از فضاها در کنار همایون شجریان، خواننده و فرزند استاد محمدرضا شجریان دیده شد و بسیاری از رسانهها در همان زمان به این ماجرا پرداختند .البته با اعلام تولد فرزند توسط سحر دولتشاهی در یک گفتوگوی ویدیویی با فریدون جیرانی، فصل تازهای در زندگی دولتشاهی به عنوان مادر آغاز شد.
یکی از اتفاقات خبرساز در زندگی سحر دولتشاهی و همایون شجریان، این موضوع بود که در سال 1401 پاسپورتهایشان در فرودگاه و بعد از ورود به ایران، توقیف شد.
زندگی هنری و حرفهای سحر دولتشاهی
سحر دولتشاهی در اواخر دهه هفتاد و همزمان با تحصیل در دانشگاه در رشته ادبیات نمایشی، بازیگری در نمایشهای تجربی را هم آغاز کرد. در سال 1383 در فیلم فرزند صبح بازی کرد و از سه سال بعد از سوی مرضیه برومند برای بازی در سریال «کتابفروشی هدهد» دعوت شد. بازی در سریال طنز «مسافران» به کارگردانی رامبد جوان هم او را بیشتر در مرکز توجه بازیگری ایران قرارداد.
از سوی دیگر درخشش او در تئاتر یک روند پیوسته بود که در تمام این سالها ادامه داشته است. بازی او در نمایش ترن بسیار مورد توجه قرار گرفت و جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن را از جشنواره تئاتر فجر دریافت کرد. دولتشاهی در هفت نمایش به کارگردانی آتیلا پسیانی بازی کرده است که از میان آنها میتوان به تئاترهای «تلخ مثل عسل»، «یک سمفونی ناکوک» و «زخمه بر رمل» اشاره کرد.
اما سحر دولتشاهی در دهه 90 به عنوان یکی از بازیگران گزیدهکار و متفاوت سینمای ایران شناخته شد. او در دهه هشتاد در آثار درخشانی نقشهای شاید کوتاهی را بازی کرده بود ولی بازی در فیلمهای چهارشنبهسوری، میم مثل مادر، شیرین و وقتی همه خوابیم، برای او شروع دورانی بود که توانست انتخابهای بهتری داشته باشد.
در دهه نود او با وسواس بیشتری به انتخاب فیلمهایی پرداخت که در آنها بازی میکرد. «عرق سرد»، «دلم میخواد»، «متروپل»، «چهارراه استانبول»، «عرق سرد»، «بارکد»، «امیر»، «آتابای» و «خط فرضی» از مهمترین آثاری بوده که وی در دهه 90 و سالهای ابتدایی دهه اول 1400 در آنها به ایفای نقش پرداخت.
بازی در سریالهای نمایش خانگی «قورباغه» و «میخواهم زنده بمانم» و «ساخت ایران» از دیگر تجربههای او در عرصه بازیگری است.
سحر دولتشاهی سه بار جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن را از جشنواره فیلم فجر دریافت کرده است. کتاب صوتی «بانو گوزن» نوشته «مریم حسینیان» را خوانده و البته از ابراز علاقهاش به نویسندگی نیز ابایی ندارد. در این باره میگوید: در دوران دانشجویی همان موقع که سر کلاس مینوشتم، از شاگردان خوب بودم یا وقتی ترجمه میکردم. خیلی غبطه میخورم اگر همچنان برای نوشتن وقت نگذارم. نوشتن همیشه پس ذهن من هست. نمیدانم باید زمانش برسد یا من زمانش را برسانم! هنوز هم فکر میکنم یکی از شغلهای ایدهآل برای من نویسندگی است.