عصر ایران نوشت: نکته تاسفبار از حیث اخلاقی در سخنان اخیر رییسی این است که کاهش تاریخی نورخ تورم در سال ۹۴ و نیز تک رقمی شدن بیسابقه آن در سال های ۹۵ و ۹۶ را با انگ رکود بیارزش و خوار جلوه میدهد.
به گزارش نجواخبر، دیروز سید ابراهیم رئیسی در مراسم روز صنعت گفت: «ما در دولت رشد تولید را در رکود دنبال نمیکنیم. رشد تولید را، مهار تورم را ما در رکود دنبال نمیکنیم. بله. سالهایی در کشور مهار تورم شد اما با رکود بود. باید مهار تورم بکنیم اما مواظب باشیم مهار تورم به رکود منتهی نشود. ممکن است مهار تورم بشود اما کارخانه بگوید نقدینگی و ما بگوییم نداریم. کارخانه تولیدی از کار بیفتد و معامله در کشور انجام نشود و تجارت راکد شود. اینها مهار تورم نیست زیرا مهار تورم از طریق رکود، بنبست اقتصادی است برای کشور. تمام همت دولت آن است که مهار تورم را از طریق رشد تولید دنبال کند.»
روشن است که منظور رئیسجمهوری اصولگرا که به دیوار واقعیتها خورده چیست. او در توجیه ناتوانی دولت در مهار تورم فزاینده که امان مردم را بریده و هر روز افراد بیشتری را به زیر خط فقر رانده تلاش برای رونق تولید را بهانه میکند و چون فاقد هرگونه گفتمان اختصاصی و ادبیات تخصصی است به رهبری تمسک میکند و این که ایشان مهار تورم را با رونق تولید خواستهاند نه با رکود.
بله، اما رونق تولید را هم با مهار تورم خواستهاند نه با تورم و همانگونه که مهار تورم با رکود مطلوب نیست رونق تولید هم بیمهار تورم موجه نیست با این تفاوت که نرخ فزاینده تورم یک واقعیت عیان و عریان است که همه با گوشت و پوست و خون خود دارند لمس میکنند چون دارند آب میشوند حال آنکه رونق تولید در حد یک ادعاست. اولی را با آمار سازی نمیشود مدعی شد و اگر بگویی چشم مجری مصاحبهکننده تلویزیونی هم گرد میشود و به یاد خرید دیشب از سوپری محل میافتد ( اگر با بنهای مخصوص خرید نکنند) و طبعا به کت او نمیرود و دومی را با عدد و آمار میشود ادعا کرد.
نکته تأسفبار از حیث اخلاقی در سخنان اخیر آقای رئیسی این است که کاهش تاریخی نورخ تورم در سال ۹۴ و نیز تک رقمی شدن بیسابقه آن در سال های ۹۵ و ۹۶ را با انگ رکود بیارزش و خوار جلوه میدهد.
نگاهی به نمودارهای رسمی منتشره در فصلنامههای آماری نشان میدهد تورم ۳۴.۷ درصدی (در سال ۹۲) چگونه در سال ۹۳ به ۱۵/۶ رسید و در ۹۴ به ۱۱/۹ و نهایتا در سال ۹۵ به ۹ و در سال ۹۶ به ۹/۶ درصد و پس از آن البته شتابی فزاینده گرفت و همچنان ادامه دارد:
دلیل هم کاملا روشن بود. چشمبندی نبود. توافق موقت هستهای و بعد برجام به اضافه بازسازی نسبی امید مردم به ساختار سیاسی که پس از وقایع ۸۸ به شدت خدشه دیده بود و راهکارهای متخصص مهار تورم در رأس وزارت اقتصاد (طبیبنیا ) که از جایگزینی نیروهای کارآمد به جای پوپولیسم مبتذل احمدینژادی حکایت میکرد.
البته تا ترامپ از برجام خارج شد تورم سال ۹۷ به ۳۱/۲ و در ۹۸ به ۴۱/۲ رسید. طبیبنیا هم حاضر نشد وزارت در دولت دوم روحانی را بپذیرد چون میدانست فضا تغییر کرده است.
چون آقای رئیسی و مشاورهدهندگان به او درصدد ضایع کردن ارزش کاهش بیسابقه نرخ تورم در سالهای ۹۳ و ۹۴ و ۹۵ -به لطف گشایش سیاسی در داخل و دیپلماسی در خارج و تلاشها و ایدههای شخص دکتر طبیبنیا-ست چند نکته را باید با ایشان در میان گذاشت:
۱. سیاست، فن اولویتهاست . اولویت کنونی اقتصاد و سیاست و جامعه ایران مثل آغاز دهه ۹۰ مهار تورم است. به خاطر همین برای مردم مهم نیست رئیسجمهوری سفر میکند و به امریکای لاتین میرود یا نه یا تعطیلات خود را استراحت و مطالعه میکند یا راهی استانها میشود. بلکه قیمت مرغ و تخممرغ و تن ماهی مهم است. همانطور که در سال های جنگ اولویت با مهار تورم بود نه با رشد اقتصادی که در جنگ ساسا شدنی نبود و نه حتی نرخ بیکاری که به خاطر ایجاد شغل در جنگ نگرانکننده نبود.
پس از جنگ اما اولویت با رشد اقتصادی بود و افزایش اجتناب ناپذیر نرخ تورم با افزایش دستمزدها جبران شد. بهترین سیاست البته در دولت دوم خاتمی اجرا شد که هم شاهد کاهش تورم بودیم و هم رشد اقتصادی (۸۰ تا ۸۴).
۲ . اصرار آقای رئیسی برای ضایع کردن تلاش گذشتگان در شان فردی در لباس روحانیت نیست. رئیس دولت قبل هم امیر عباس هویدا نبوده هملباس خود شما بوده. شما در دستگاه قضا بودید و روحانی در جایگاه امنیتی. اصلاحطلب هم نبود. هنوز هم حتی نیست. یک اصولگرای میانه بود. هنوز هم هست. اگر با او به خاطر مناظرههای ۹۶ مشکل دارید چرا خدمات دکتر طبیبنیا را انکار میکنید؟
اخلاق اسلامی ایجاب میکند بگویند هر چند خدمات فلانی در مهار تورم و تک رقمی شدن بیسابقه در سالهای ۹۵ و ۹۶ ستودنی و فراموشناشدنی است اما در وضعیت فعلی نگرانیم به رکود بینجامد. هر چند رکودی هم فیالواقع در کار نبود. بلکه رکود - رکود اسم رمزی بود برای خاک پاشیدن به دستاوردها. مثل این که در اوج بهبود اقتصادی در دولت دوم خاتمی برخی از تریبون های مختلف ا از ضرورت توجه به نان مردم میگفتند. همانها که حالا میگویند اشکنه بخورید و یک وعده کمتر!
۳ . اگر تیم شما این قدر متبحر بوده که مهار تورم را با رونق تولید دنبال میکند پس چرا یکبهیک و تنها طی دو سال از گردونه خارج شدهاند؟ معاون اقتصادی با شعار برتری ریال در منطقه چرا رفت؟ وزیر نابغه کار با شعار ایجاد شغل با یک میلیون تومان در یک سال را چرا عزل کردید؟
عذر وزیر راه و شهرسازی با شعار یک میلیون خانه در سال را به خاطر بیماری و احتمالا مسائل دیگر خواستید و بعد هم از دنیا رفت ولی وزیر بعدی هم زیر بار این شعار نرفته و خود شما هم عملا پس گرفته و وعده زمین را جایگزین خانه کردهاید. رئیس کل بانک مرکزی و رئیس بورس چه؟ همه را به جز وزیر اقتصاد کنار گذاشتید چون دارید تورم را با رونق تولید با هم مهار میکنید؟!
۴. مردم دولتها را با شاخص مهار تورم ارزیابی میکنند و کارشناسان با آن به اضافه دو شاخص نرخ بیکاری و نرخ رشد اقتصادی. با انگ رکود نمیتوان ارزش کاهش تورم در سال های ۹۵ و ۹۶ را ضایع و زایل کرد. اگر تورم تک رقمی به منزله رکود است پس کل کشورهایی که با این نرخ در حال زندگی اقتصادیاند راکدند.
۵. اصلا شما مدتی بیخیال رونق تولید شوید و همین تورم را مهار کنید ببینیم میشود یا نه. به قول مرحوم دکتر شریعتی تو چگونه زیستن را به ما بیاموز چگونه مردن را خود خواهم آموخت! شما ماشین چاپ اسکناس به بهانه رونق تولید را خاموش کن تا تورم سه رقمی نشود مردم خودشان تولید را رونق میدهند. شما قیمت یک قلم کنسرو تن ماهی را کنترل کن باقی اقلام را خود مردم کنترل میکنند!