عیسی کلانتری میگوید: «خوشبختانه از هفته پیش ۵۰ میلیمتر بارندگی شده که این کار طبیعت است، اما از اقدامات آقایان خبری نیست. کسانیکه مسئول احیای دریاچه ارومیه هستند به تنها چیزی که فکر نمیکنند احیاست. من که به تازگی از آنجا رد شدم دیدم که دریاچه خشکِ خشک بود.»
به گزارش نجوا خبر، روزهای اخیر تصاویری از دریاچه ارومیه منتشر میشود که برعکس عکسها و تصاویر منتشر شده قبلی، خشک و بیآب نیست. قطعا برای هر هموطنی احیا و پرآب شدن دریاچه ارومیه یک آرزو محسوب میشود، اما چه اتفاقی افتاده؟ دریاچه احیا شده؟ چند ماه دیگر که دوباره هوا گرم میشود همین تصاویر همچنان وجود دارند؟
عیسی کلانتری، رئیس سابق سازمان حفاظت از محیط زیست و دبیر سابق ستاد احیای دریاچه ارومیه اما آب پاکی را روی دستمان میریزد و میگوید: «کسانیکه مسئول احیا هستند به تنها چیزی که فکر نمیکنند احیاست.»
اخیرا درباره «دریاچه ارومیه» خبرهای عجیبی را میشنویم، ماجرای تصاویری که با عنوان احیای دریاچه و پر آب شدنش منتشر میشود، چیست؟
خوشبختانه از هفته پیش ۵۰ میلیمتر بارندگی شده که این کار طبیعت است، اما از اقدامات آقایان خبری نیست. کسانیکه مسئول احیای دریاچه ارومیه هستند به تنها چیزی که فکر نمیکنند احیاست. من که به تازگی از آنجا رد شدم دیدم که دریاچه خشکِ خشک بود.
پیش از این هم شما معتقد بودید که رویه همین خواهد بود و هر از گاهی ممکن است، آب باران آنجا جمع شود اما دوباره به حالت قبل و خشکی برمیگردد.
دولت برنامه و نیتی برای احیا ندارد و موضوع این است که حق آبهها را ندادند و هیچ برنامه اجرایی درباره مسائل دریاچه ارومیه ندارند. برنامههای سخت افزاری و نرم افزاری را رها کردهاند و خیلی در قید این نیستند که دریاچه احیا شود.
حتی در صحبتها و سخنرانیهای مسئولین هم دیگر چیزی درباره دریاچه ارومیه نمیشنویم به نظر میرسد که مسئله احیای دریاچه را فراموش کرده باشند.
بله، رهایش کردهاند. ارومیه هم مثل بقیه تالابها و دریاچهها، رها شده است و با وجود اینکه تا این اندازه برای احیای آن تلاش شده بود اما نفسش را گرفتند. نمیدانم عمدی درکار است یا از روی نادانی این اتفاقات میافتد.
با این تفاسیر دریاچه ارومیه هم چیزی مانند دریاچه نمک قم خواهد شد، که فقط زمستانها مقدار کمی آب در آن جمع میشود؟
بله. در دریاچه نمک و تالاب گاوخونی وقتی باران میآید، نمکها شبیه سراب میشوند و باران تأثیرچندانی هم ندارد. جالب است که با وجود تمام شدن اقدامات سختافزاری پروژههایی مثل طرح زاب و تصفیهخانههای تبریز، آب خیلی کمی به دریاچه وارد میشود، چون سرریز سدها را رها نمیکنند و حق آبه دریاچه را از سدها نمیدهند، در نتیجه دریاچه بلافاصه تبخیر میشود.
در دولت سیزدهم کاری برای پروژه «زاب» انجام شد؟
آن پروژه تمام شده است، البته باید ۶۰۰ میلیون مترمکعب آب وارد دریاچه شود. مهمترین مسئلهای که وجود دارد، حق آبه دریاچه از سدهاست که اصلا به طور کل فراموش شده است و نه سازمان محیط زیست و نه وزارت نیرو دنبالش نیستند، دبیر دریاچه هم استاندار ارومیه است که او هم به طریق اولی مسائل سیاسی استانش را به دریاچه ترجیح میدهد؛ یعنی استفاده کشاورزی از آب به جلوگیری از خشکی دریاچه ترجیح داده شدهاست. نود درصد آب دریاچه از آذربایحان غربی است و استاندار هم ترجیح میدهد که آب دریاچه مثل ۱۵-۲۰ سال پیش برای کشاورزی استفاده شود تا این که به دریاچه ریخته شود.
اخیرا درباره خزر هم صحبتهایی شده است مبنی براینکه ممکن است این دریا در دهههای آینده به سرنوشت دریاچه ارومیه دچار شود، شما چه ارزیابیای دارید؟
من بعید میدانم چون مثل دریاچه ارومیه که ۹۰ درصد از آذربایجان غربی تأمین میشود، ۹۰ درصد خزر هم از وُلگا تأمین میشود و روسها بالادست ولگا به آب نیاز ندارند. اینکه میگویند مثلا سد ساختهاند، به نظرم صحیح نیست، چون اگر خزر خشک شود و از ایران ۱۰۰ مترعقب نشینی کند از روسیه بیش از چند کیلومترعقب نشینی میکند و روسها قربانی خزر خواهند شد. من دقیقا اطلاع ندارم اما آن مسائلی که مطرح میشود که روسها سدهای فراوان ساختهاند، به نظرم صحت ندارد و روسیه در آنجا به آب نیاز ندارد. آنجا که میگویند سد میزنند، جایی است که بالای ۱۰۰۰میلیمتر بارندگی دارد و زیر ۱۰۰۰ میلیمتر تبخیرش است و اصلا به آب نیاز ندارد پس این تحلیل درستی نیست. به طور کلی منطقه آبریز خزر ۱درصد از ایران است و ۹۹درصدش از شوروی میآید و مقداری هم از آذربایجان و قزاقزستان که آنجاها هم به علت رطوبت نسبتا بالا و حرارت پایین و تبخیر کم نیاز کشاورزیشان زیاد نیست که بخواهند از آب خزر برای کشاورزی استفاده کنند. من دلیل اصلی این که میگویند خزر دارد خشک میشود، را نمیدانم اما آن دلایلی که اعلام میکنند، مشخص و مدلل نیست و نمیشود رویش حساب کرد. من به تازگی رفته بودم شمال و عقب نشینی از سمت ایران را خیلی کم ارزیابی کردم، یادم هست که در دهه ۷۰ خزر بیش از اینها عقب نشینی کرده بود. سمت جنوب شرقی خزر که شمال شرق ما میشود؛ یعنی ترکمن صحرا و بندرگز عقب نشینی بیشتر و مقداری محسوس دارد، اما از سمت گیلان و مازندران خیلی تغییری نکردهاست، سال ۷۴-۷۵ خیلی بیش از این عقب نشینی کرده بود.
در حال حاضر وضعیت محیط زیست در ایران در کدام مناطق هشداری محسوب میشود؟
تقریبا همه جا محیط زیست ما هشداری است به علت مصرف بیش از حد آبهای زیرزمینی، سدی، عدم تخصیص آب به حوزه محیط زیست و بهرهبرداری بیش از حد ازآبهای زیرزمینی، تقریبا جایی را نداریم که هشداری نباشد. بعضی جاها که گرد و غبار است و در ظاهر دارای مشکل است خیلی مورد توجه رسانههاست، اما جنایت بزرگی که در حال اتفاق افتادن است زیرزمین است و تقریبا کسی به آن توجهی ندارد، چه مسئولین وزارت نیرو، چه حاکمیت و چه مردم. در حال حاضر همه برای کشیدن آبهای زیرزمینی به سطح زمین و تبخیرش در سطح زمین و ظاهرا مقداری توسعه دادن به کشاورزی، مسابقه گذاشتهاند. با این کارها درحال نابود کردن سرزمینمان هستیم. امروز یک رودخانه جاری،تالاب زنده و یا دریاچه آبدار نداریم و سال به سال هم به عمق چاهها اضافه میشود و این یعنی مرگ، مرگ آبی.
یعنی ما همین حالا دچار مرگ آبی شدهایم و این مسئله مربوط به آینده نیست؟
بله، اما اینکه چه قدر به مرگ قطعی باقی مانده است مسئلهایست که مطرح است. روزی آبهایمان کاملا تمام میشود و ماهم مثل مردم سوریه ویلان و سرگردان خواهیم شد.