چهارده سال پیش در چنین روزهایی، در اواخر شهریور ۱۳۸۹، بخش خصوصی یکی از جاهطلبانهترین پروژههای نمایشی خود را عرضه کرد.
به گزارش نجوا خبر، چهارده سال پیش در چنین روزهایی، در اواخر شهریور 1389، بخش خصوصی یکی از جاهطلبانهترین پروژههای نمایشی خود را عرضه کرد. این پروژه که "قهوه تلخ" نام داشت، در دورانی عرضه شد که جامعه هنوز درگیر تب و تاب وقایع سال 88 بود. با وجود فضای اجتماعی سنگین آن زمان، این سریال موفق شد یکی از پرفروشترین آثار کمدی خانگی ایران شود.
آغاز پروژهای جاهطلبانه
"قهوه تلخ" در یکی از زیباترین لوکیشنهای تهران، در خیابان ساسان محله ولنجک، فیلمبرداری شد. این سریال کمدی فانتزی، به داستان یک استاد شکستخورده تاریخ میپردازد که در اثر یک حادثه به دورانی تخیلی، مابین دوره زندیه و قاجاریه، پرتاب میشود. سریال توانست با تلفیق عناصر تاریخی و فانتزی، فضایی جدید در کمدیهای ایرانی خلق کند.
تیم سازنده: نامهایی آشنا اما متفاوت
یکی از نکات جالب درباره "قهوه تلخ" عدم حضور پیمان قاسمخانی، نویسنده مشهور کمدیهای قبلی مهران مدیری، در تیم نویسندگی بود. این بار داستان توسط خشایار الوند نوشته شد و امیر مهدی ژوله با هوش صحنهپردازیاش، به مدیری و تیمش کمک کرد تا بار دیگر خاطرههای خوشی از کمدیهای پیشین مانند "شبهای برره" را برای مخاطبان زنده کنند.
موفقتر از شهرزاد، حتی!
"قهوه تلخ" در دورانی پخش شد که هنوز شبکههای سینمای خانگی در ایران حضور فعالی نداشتند و توزیع فیلمها از طریق دیویدیهای فیزیکی انجام میشد. این سریال با داشتن 35 بازیگر و هزینههای تولید بالا، توانست بخش بزرگی از مخاطبان را جذب کند. برخی قسمتهای سریال تا یک میلیون نسخه فروش داشتند؛ عددی که برای آن زمان بیسابقه بود. برای مقایسه، بد نیست بدانیم که سری اول سریال "شهرزاد" که در سالهای بعد توزیع شد، هرگز نتوانست به بیش از 300 هزار نسخه فروش برسد. این موفقیت نشاندهنده میزان محبوبیت "قهوه تلخ" و تأثیر آن بر مخاطبان خانگی بود.
چرا موفق بود؟ چه یادگارهایی گذاشت؟
از آن سریال حالا و هنوز سکانسهای زیادی دست به دست میشود، دو کاراکتری که جواد عزتی و هادی کاظمی عهدهدار آن بودند، جزو موفقترین تیپهای دو دهه اخیر کمدی ایران بودند. جهان کلی داستان هن چون سرشار از ارجاعات و استعارههای سیاسی و اجتماعی بود با طبع معترض مردم در آن دوران منطبق بود، گو این که الان و امروز شاید میزان عصبانیت مردم فراتر از همذاتپنداری با آن سطح از طنز منتقدانه باشد. در هر صورت قهوه تلخ مناسبات قدرت را به ریشخند میگرفت و حرفش را میزد و خندهاش را هم میگرفت.
آن کاخ در حافظه جمعی ماندگار شد
لوکیشن محدود اما برای قهوه تلخ میتوانست آفت باشد، اما برگ برنده شد، از آن جهت که اساسا مدیری تجربه کار در لوکیشنهای محدود را به کرات داشت، از نقطهچین و پاورچین تا شبهای برره که کلا در یک باغ میگذشت. اینجا اما گوشه گوشه آن به اصطلاح کاخ، جان داشت و به روایت ریتم داده بود، در واقع طراحی صحنه و فضاسازی به گونهای بود که خودش به تنهایی ابزاری برای پیشبرد داستان شد و خب چون قرار بود رنگها و تزیینات در جهت هجو و هزل قرار بگیرد، کار جا افتاد و قهوه تلخ موفق شد.
به طور کلی"قهوه تلخ" نهتنها بهخاطر داستان و اجرای جذابش، بلکه بهخاطر ساختار تولید و توزیع موفق آن نیز در تاریخ نمایش خانگی ایران جایگاه ویژهای دارد. با وجود پایان نامعلوم، این سریال همچنان در خاطرهها باقی مانده و جایگاه خود را بهعنوان یکی از آثار کمدی ماندگار ایران حفظ کرده است.