درگیریهای پراکنده، ازجمله با استفاده از سلاحهای سنگین، شبانه در مرز میان استان خیبر پختونخواه پاکستان و استان خوست افغانستان حکایت از بروز جنگ در جنوب آسیا دارند.
به گزارش نجواخبر، وزارت دفاع افغانستان اعلام کرد چند روز پس از آنکه هواپیماهای پاکستانی بمبارانهایی هوایی در داخل افغانستان انجام دادند، نیروهای طالبان در پاسخ به چندین نقطه در پاکستان حمله کردهاند. وزارت دفاع افغانستان همچنین اعلام کرد چندین نقطه فراتر از خط فرضی که به عنوان مراکز و پناهگاههای عناصر معارض و حامیان آنها که حملات را در افغانستان سازماندهی و هماهنگ کردهاند در اقدامی تلافیجویانه هدف قرار گرفتند.
عنایتالله خوارزمی، سخنگوی وزارت دفاع طالبان در پاسخ به این سؤال که آیا این بیانیه به پاکستان اشاره دارد یا خیر، گفت: ما این منطقه را بخشی از خاک پاکستان نمیدانیم، بنابراین نمیتوانیم تأیید کنیم که این حملات خاک پاکستان را هدف قرار داده است.
افغانستان دههها مرز معروف به خط دوران را که توسط مقامات استعماری بریتانیا در قرن نوزدهم از میان منطقه کوهستانی و اغلب بدون قانون نوار قبیلهای میان آنچه که اکنون افغانستان و پاکستان قرار دارند، ترسم کرده است. در عین حال روابط عمومی ارتش پاکستان و سخنگوی وزارت امور خارجه نیز در رابطه با حملات اخیر طالبان اظهارنظری نکردهاند.
این درحالی است که یک منبع امنیتی در این رابطه گفت که دست کم یک سرباز پاکستانی کشته و هفت نفر دیگر نیز در درگیریهای مرزی با نیروهای افغان زخمی شدهاند. همزمان مقامات هر دو کشور نیز اعلام کردند که درگیریهای پراکنده، ازجمله با استفاده از سلاحهای سنگین، شبانه در مرز میان استان خیبر پختونخواه پاکستان و استان خوست افغانستان رخ داده است.
این حوادث پس از آن رخ داد که مقامات طالبان افغانستان، پاکستان را به کشتن ۴۶ نفر، عمدتا زنان و کودکان، در حملات هوایی نزدیک مرز در هفته جاری متهم کردند. این درحالی است که اسلامآباد نیز اعلام کرد که پناهگاههای جنگجویان در امتداد مرز را هدف قرار داده است، همزمان مقامات افغان روز چهارشنبه هشدار دادند که انتقام خواهند گرفت. گفتنی است روابط میان دو کشور پرتنش است و پاکستان نیز گفته است که چندین حمله به قلمرو این کشور از خاک افغانستان آغاز شده است.
طالبان پاکستان که ایدئولوژیهای مشترکی با همتایان افغان خود دارند، هفته گذشته حملهای به یک پایگاه نظامی نزدیک مرز افغانستان انجام دادند که در این راستا پاکستان اعلام کرد در پی آن ۱۶ سرباز کشته شدند. شهباز شریف، نخستوزیر پاکستان در این زمینه اعلام کرد که ما خواهان روابط خوب با طالبان هستیم، اما آنها باید از کشتار مردم بیگناه دست بردارند.
در ادامه گزارش این رسانه خبری آمده است که پاکستان پس از تصرف افغانستان توسط طالبان در سال ۲۰۲۱، امیدوار بود روابط خوبی با این گروه برقرار کند و حملات طالبان پاکستان در این کشور نیز کنترل شود، اما اکنون روابط با افزایش خشونتها رو به وخامت گذاشته است. به نقل از الجزیره تنها در سال ۲۰۲۴ بیش از ۹۵۰ پاکستانی، از جمله پرسنل امنیتی و غیرنظامیان، کشته شدهاند.
الجزیره: طالبان برای متحد خود شمشیر کشید
هنگامی که طالبان در آگوست ۲۰۲۱ قدرت را در کابل به دست گرفت، شیخ رشید احمد وزیر کشور پاکستان در یک کنفرانس خبری پیروزمندانه در مرز تورخم با افغانستان حاضر شد. او در ادامه ادعا کرد که پیروزی سریع طالبان و قدرتگیری این گروه باعث ایجاد یک بلوک جدیدی خواهد شد و این موضوع برای منطقه اهمیت بسیاری دارد. عمران خان، نخستوزیر وقت پاکستان، بازگشت طالبان به قدرت را معادل با شکستن بندهای بردگی توسط افغانها دانست. به باور گروهی از ناظران، طالبان افغان نزدیک به ۲۰ سال، یک شورش پیچیده و مستمر را رهبری کردند و البته در مقطعی توسط ائتلافی به رهبری ایالاتمتحده با بیش از ۴۰ کشور در افغانستان جنگیدند و شکست خوردند. در این دوران نیز رهبران و جنگجویان طالبان پناهگاههایی در داخل پاکستان در مناطق مرزی افغانستان احداث کردند.
رهبران طالبان همچنین در شهرهای بزرگ پاکستان مانند کویته، پیشاور و بعدا کراچی حضور پیدا کردند و ارتباطات خود را با این مناطق گسترش دادند. گفتنی است بسیاری از رهبران طالبان و بسیاری از جنگجویان این گروه فارغالتحصیل مدارس مذهبی پاکستان هستند، ازجمله دارالعلوم حقانیه که گزارش شده است که ملا محمد عمر، بنیانگذار جنبش طالبان، در آنجا تحصیل کرده است.
در پاکستان نیز، اما طالبان یک اکوسیستم جدیدی را کشف کرد که روابط ارگانیکی را در سراسر طیف جامعه پاکستانی پرورش داد، این وضعیت البته همزمان به این گروه این امکان را میداد تا خود را سازماندهی کرده تا تحرکات مرگبار خود را از حدود سال ۲۰۰۳ آغاز کنند. این درحالی است که بدون حمایت پاکستان، موفقیت حملات طالبان بهشدت غیرممکن به نظر میرسید. حال باتوجه به این پیش زمینه، چه عواملی باعث وخامت اخیر روابط دوجانبه میان دو کشور شده است؟
این رسانه خبری در این راستا گزارشی تحلیلی از چرایی بروز درگیریهای اخیر میان کابل و اسلامآباد منتشر کرده و نوشته که افغانستان تاریخ پیچیدهای را با پاکستان داراست. درحالی که پاکستان، طالبان را در کابل به عنوان یک متحد طبیعی پذیرفت، دولت طالبان، اما نشان داده است که کمتر از آنچه پاکستان امیدوار بود تمایل به همکاری دارد و به جای آن خود را با سخنان ملی گرایانه برای جلب حمایت از جامعه وسیعتر افغانها منطبق کرده است. در عین حال نیز رهبران طالبان مشتاق هستند که از یک گروه مبارز به یک دولت تبدیل شوند.
خط دیورند که در واقع مرز دوران استعمار است که مناطق و جوامع میان افغانستان و آنچه اکنون پاکستان است را تقسیم میکند، هیچگاه توسط هیچیک از دولتهای افغان پس از تأسیس پاکستان در سال ۱۹۴۷ به طور رسمی به رسمیت شناخته نشده است. خط دیورند به عنوان یک مرز بین دو کشور در سطح بینالمللی به رسمیت شناخته شده است و پاکستان تقریبا آن را کاملا حصارکشی کرده است.
با این حال، در افغانستان، خط دیورند به یک مسئله عاطفی تبدیل شده است، زیرا پشتونها را در دو طرف مرز تقسیم میکند. دولت طالبان در دهه ۱۹۹۰ خط دیورند را تأیید نکرد و حاکمیت کنونی طالبان نیز در این زمینه از پیشینیان خود پیروی میکند. در پاکستان، اما این موضوع به عنوان یک چالشی بزرگ برای عمق استراتژیک پاکستان در افغانستان تلقی میشود.
با روی کار آمدن طالبان در افغانستان به نظر میرسد که ترکش شورشهای مسلحانه به پاکستان نیز منتقل شده است. از سال ۲۰۲۲، حملات تروریستی به نیروهای امنیتی و پلیس پاکستان به طور قابلتوجهی افزایش یافته است؛ به ویژه در ایالتهای خیبر پختونخوا و بلوچستان. به گزارش الجزیره، پاکستان پس از سال ۲۰۰۱ طالبان افغانستان را به عنوان دوستان خود تلقی کرد که البته بخشی از این تصمیم با هدف تضعیف هرگونه احساس ملی گرایی پشتون در مرزها و همچنین امید به استفاده از نفوذ خود بر طالبان در تحولات افغانستان و روابط با امریکا بود. در سال ۲۰۱۱، اما مایکل مولن، رئیس ستاد مشترک ارتش ایالاتمتحده اظهار داشت که شبکه حقانی یکی از اجزای اصلی طالبان افغانستان و همچنین بازوی اصلی سازمان اطلاعات پاکستان است.
تحلیلگران پیش بینی کردند که حمایت پاکستان از طالبان برای تصاحب قدرت در افغانستان منجر به یک پیروزی خواهد شد که در آن گروههای مبارز پاکستانی و دیگر بازیگران خشونت آمیز غیردولتی احساس قدرت خواهند کرد.
اکنون، اما به ادعای ناظران بعید است که طالبان افغانستان خواستههای پاکستان برای اقدام علیه سران طالبان پاکستان در مناطق مرزی میان دو کشور را بپذیرد. به ویژه که چنین اقدامی تعادل طالبان را با همتایان خود در پاکستان برهم خواهد زد و فضای جدیدی برای گروههای افراطیتر دیگری مانند داعش خراسان ایجاد خواهد کرد.
به نظر میرسد رهبران طالبان از همان منطقی استفاده میکنند که پاکستان به مدت تقریبا دو دهه از آن استفاده کرده بود؛ یعنی رد خواستههای دولت افغانستان در ادوار پیشین و همچنین ایالاتمتحده برای محدود کردن فعالیتهای طالبان در خاک خود. همانطور که پاکستان در آن زمان استدلال میکرد، طالبان اکنون نیز استدلال میکند که طالبان پاکستان یک مشکل داخلی پاکستان است و اسلامآباد باید خود مشکلات درونیاش را رفع کند.
بنابر تحلیل دیگر نشریات خارجی ارتش پاکستان احتمالا به بمباران خاک افغانستان بدون اینکه با واکنش جدی بینالمللی مواجه شود ادامه خواهد. به باور گروهی از تحلیلگران متأسفانه، این یک پیشفرض رو به رشد در سطح بینالمللی است که بازیگرانی مانند اسرائیل حملات هوایی فرامرزی خود را بدون هیچ مانعی انجام میدهند و تهدیدات امنیتی را به عنوان دلیل این حملات مطرح میکنند. در این شرایط نیز ارتش پاکستان تحت فشار شدیدی است تا اقدامات ملموس خود را در مقابله با افراطگرایی و حفاظت از زیرساختهای کشور، از جمله پروژههای اقتصادی سرمایهگذاری شده توسط چین در بلوچستان، به نمایش بگذارد.
حمله به خاک افغانستان نیز به دولت پاکستان این امکان را میدهد که پیامهای سیاسی به جمعیت داخلی کشور ارسال کند و بر دشمنی که توسط عوامل بیرونی حمایت میشود، تمرکز کند. همچنین این رویکرد دولت را از تعامل با خواستههای داخلی فزاینده برای توانمندسازی سیاسی و اقتصادی، به ویژه توسط پشتونهای پاکستانی، مصون میسازد. این درحالی است که همزمان طالبان در افغانستان فاقد منابع، ارتش سازمان یافته و هیچ گونه شراکت بینالمللی معنادار برای مقابله با حملات پاکستان است.
در ادامه گزارش این رسانه خبری آمده است درحالی که رهبران طالبان وعده انتقام را برای حملات پاکستان دادهاند، اما همچنان مشخص نیست که چگونه میتوانند در برابر همسایهای با قدرت نظامی بالا که در عین حال حامی استراتژیک بلندمدت آنهاست، انتقام بگیرند.
پاکستان همچنین دیگر ابزارهای نفوذ خود علیه طالبان را حفظ کرده است؛ به گونهای که بخش عظیمی از تجارت به افغانستان که محصور در خشکی است از طریق پاکستان انجام میشود و پاکستان همچنین برای دههها میزبان میلیونها پناهنده افغان بوده است. با این حال، اما اقدام نظامی پاکستان در داخل افغانستان احساسات ضدپاکستانی را در میان جمعیت افغان تحریک خواهد کرد و باعث بیگانهتر شدن پشتونهای پاکستانی خواهد شد.
به باور ناظران این درحالی است که معمولا راهحلهای رفع بحران نیاز به مدیریت و رهبری دارند. نمایش واکنشگرایانه نیروی نظامی ممکن است لحظات هیجانانگیز قابلتوجهی ایجاد کند، اما دستیابی به صلح معمولا حاصل صبر و حکمت است. درحالی که هر دو کشور پاکستان و افغانستان مسیرهایی عملی برای یکپارچگی اقتصادی منطقهای، که آسیای مرکزی و جنوبی را به یکدیگر متصل میکند، فراهم میآورند، اما متأسفانه، نبود اراده و همچنین چشمانداز سیاسی در میان رهبران و امنیتیسازی روابط دوجانبه، رفاه بیش از ۳۰۰ میلیون نفر در هر دو کشور را به خطر انداخته است.