تیم ملی ایران بعد از حضور در جام جهانی هنوز سرمربی خود را نمیشناسد و این در حالی است که فدراسیون فوتبال هم رویکرد مشخص در این زمینه ندارد.
به گزارش نجواخبر، با اتمام جام جهانی و پابرجاماندن طلسم حذف شدن در دور گروهی این مسابقات، فوتبال ایران باز هم به نقطه صفر بازگشته و فدراسیون فوتبال باید یکی از سرنوشتسازترین تصمیمات خود را بگیرد.
وقتی سیستم و زیرساختهای پایدار و مشخصی وجود ندارد و مؤلفههایی مانند شخصیت یک مدیر یا سرمربی میتواند بر نتایج سالیان آینده و حتی یک تغییر بزرگ تأثیر بگذارد، پس پر بیراه نیست اگر بگوییم که در ایران، مربیان فوتبال ملی میتوانند بر سبک فوتبال و حتی شرایط اجتماعی حاکم بر این رشته تأثیر بگذارند.
گاهی اهمیت انتخاب سرمربی تیم ملی، با مطرح شدن برخی گزینهها - که حتی شایستگی عبور از مقابل نیمکت تیم ملی را هم ندارند - زیر سؤال میرود. از سوی دیگر در گذشته شاهد بودیم که گاهی مقامات رده بالای ورزش و کشور برای انتخاب سرمربی تیم ملی تصمیم گیری کردهاند.
اگر قرار باشد برای این روزهای فوتبال ایران شعاری طراحی شود، باید به شعار یک سرمربی، یک کشور و هزاران گزینه فکر کرد. در کشوری که انتخابها نه بر مبنای نیاز و برنامه از پیش تدوین شده، بلکه بر اساس سلایق مدیران صورت میگیرد، باید هم شاهد اختلاف نظرها بود.
هنوز گزینههای رسمی اعلام نشدهاند اما چندی قبل، وزیر ورزش و جوانان به طور تلویحی از توافق فدراسیون فوتبال با کارلوس کیروش خبر داده بود اما به نظر میرسد قطریها که به دنبال کسب موفقیت در جام ملتهای سال آینده هستند، کیروش را گزینه عملگرایی یافتهاند و شاید سرمربی پرتغالی پیوند تازهای را با سران متمول فوتبال قطر ایجاد کند.
اگر کیروش راهش را به سمت دوحه کج کند، فدراسیون فوتبال ایران باید به خانه اول برگردد و گزینههای خود را با توجه به اختلاف نظرها - که میتواند فشار را بر سرمربی تیم ملی افزایش دهد - بررسی کند؛ به خصوص که تجربه تلخ انتخاب ویلموتس بعد از کیروش، هنوز از خاطره جمعی فراموش نشده و همه از هر گزینه جدیدی میترسند و بعد از دو، سه ناکامی باید به انتظار افزایش فشارها روی مربی تیم ملی بود.
یک سرمربی، یک تیم ملی و گزینههای زیاد
گزینههای هدایت تیم ملی در نگاه کلی به دو دسته ایرانی و خارجی اما در یک نگاه موشکافانه، به چندین بخش مختلف تقسیم میشوند.
مربی خارجی؟
نگاه غالب کارشناسان، مربی خارجی است. عدهای به شدت به دنبال مربی خارجی هستند اما مسائل مالی و مشکلات تحریمی و کمبود ارز را در نظر نمیگیرند که منجر به پیدا کردن یک گزینه ارزان و شاید کم طرفدار با تواناییهای محدود شود اما همین انتخاب هم، اختلافهایی بر سر جزییات دارد.
تا به حال به جز کیروش و برانکو که به طور سنتی جزو گزینهها هستند، نام به خصوصی به طور جدی مطرح نشده اما نامهایی مانند پتکوویچ، برت فنمارویک، هکتور کوپر، فلیکیس ماگات، لوئیس انریکه، دونگا، دونادونی، مارچلو بیلسا، کلینزمن، خراردو مارتینو، پائولو بنتو و اسلوان بیلیچ هم باب میل کارشناسان و مردم هستند که شاید چندان به واقعیت نزدیک نباشد.
علت این اختلاف به خواستههای متفاوت برمیگردد.
۱- طرفداران مربی خارجی در موارد مختلف اختلاف دارند. گروهی مربی خارجی جوان و شاید کم تجربهتر را به یک مربی خارجی پا به سن گذاشته ترجیح میدهند و برعکس.
۲- گروهی معتقدند مربی خارجی اهل اروپای غربی از نظر فوتبالی مدرنتر و به روزتر است اما تجربه ثابت کرده مربیان شرق اروپا سازگاری بیشتری با فوتبال نه چندان توسعه یافته ایران دارند.
۳- شناخت مربیان از فوتبال ایران هم بحث دیگری است. اگر به سراغ این شاخص برویم، انتخابها محدود به مربیانی میشود که قبلا در ایران کار کردهاند و در سوی مقابل، مربیانی هستند که شاید توانمندتر باشند اما شناخت اندک میان طرفین، ریسک موفقیت را کاهش میدهد.
مربی ایرانی؟
ایده بازگشت به مربی ایرانی نیز با قدرت جریان دارد. موافقان و مخالفان، مزایا و معایبی را در این انتخاب میبینند. به طور کلی گزینههای زیادی به عنوان سرمربی احتمالی مطرح نیستند و انتخابها محدود به امیر قلعهنویی، یحیی گلمحمدی، جواد نکونام و فرهاد مجیدی است.
۱- اولین مسئله، ضریب نفوذ مربی ایرانی در جامعه است. معمولا تابآوری ایرانیها به عنوان سرمربی تیم ملی برابر انتقادهای افکار عمومی زیاد نیست و گاهی مدیران فوتبال و حتی مدیران ارشد خارج از فدراسیون، دستور برکناری سرمربی را صادر میکنند که نمونههای این اتفاق هم کم نیست.
۲- مربیان ایرانی دستمزد کمتری میگیرند و شناخت بیشتری از فوتبال ایران دارند و همین مسئله سازگاری با محیط تیم ملی را برایشان راحتتر میکند اما نکتهای که مطرح میشود، بحث فنی و میزان موفقیت این مربیان است و تردیدهایی درباره سطح فنی مربیان با توجه به حضور تیم ملی در جام جهانی ۲۰۲۶ وجود دارد.